درغگو ها رئیس جمهور می شوند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

درغگو ها رئیس جمهور می شوند؟

بر گرفته از:www.kabulpress.org

کرزی می گويد دارايی او و بانوی اول 20 هزار دالر است و معاش وی ماهانه 24 هزار افغانی/ آيا گفته ی کرزی را باور کنيم وقتی فرمان شماره 455 با امضای خود او خلاف آن را می رساند؟ وقتی احمد ولی کرزی معروف به پادشاه هرويين در افغانستان است و سالانه بيش از چهار ميليارد دالر از خريد و فروش مواد مخدر در کشور جابجا می شود، محمود کرزی در ميليون ها دالر باد آورده غلت می زند، غنی کرزی دم برای عربستان می جنباند و ....

پنج شنبه 18 ژوئن 2009

 

 

دارایی رییس جمهور و بانوی اول!

جمعه 27 مارس 2009

 

 

کابل پرس: سند معاشات امتيازی مقامات بلندپایه ی افغانستان به شمول حامد کرزی در سال 1386، با امضای شخص حامد کرزی، فاروق وردک که چهار پست کليدی را به شکل کاملا غير قانونی اشغال کرده بود و صادق مدبر معاون وقت وی، برای نخستين بار در کابل پرس در تاريخ نهم دسامبر سال 2007 افشا شد. اين سند دروغ آشکار حامد کرزی که بتازگی گفته تنها ماهانه بيست و چهار هزار افغانی معاش دارد را نشان می دهد. ضمن اينکه به گفته ی منابع معتبر کابل پرس که نمی خواهند نامشان افشا شود، اين معاش امتيازی در سال 87 افزايش يافته بود. معاش عادی و دولتی مقامات عالی مانند وزرا بيش از چهار هزار دالر آمريکایی ست که البته اين تنها يک منبع معاش آنان می باشد. برخی از وزرا مانند انورالحق احدی وزير سابق ماليه که مستقيم در اختلاس دست دارد، حنيف اتمر وزير فعلی داخله و فاروق وردک وزير فعلی معارف بيش از سی هزار دالر آمريکایی در ماه است که از منابع مختلف دریافت می شود.

به اصطلاح وکلای پارلمان افغانستان نيز هر از چند گاهی خواستار افزايش معاش خود می شوند و حتا وکلایی مانند نورزيه اتمر مراجعه ی بيش از حد موکلان به آنان را بهانه ی افزايش معاش قرار می دهند. آنان حتا پول تيل و روغنيات، خرج چای، خرج سفر و..نيز دارند و با اين وجود باز هم در تلاش برای افزايش معاش می باشند. معاش فعلی آنان حدود دو هزار دالر آمريکایی ست.

برخی مقامات نيز مانند اديب فرهادی نيز با وجود اسناد مشکوک تحصيلی، معاش های گزافی در يافت می کنند که بسیاری از روسای جمهور کشورهای پيشرفته چنان معاشی ندارند.

اين اندازه معاش گزاف مقامات بلندپایه افغانستان جدا از ميلياردها دالر اختلاسی ست که با مشارکت مستقيم آنان صورت گرفته است و می گيرد.

باز هم همه ی اين موارد جدا از پول های هنگفتی ست که برخی مقامات بلندپایه مانند گل آغا شیرزی از قاچاق مواد مخدر بدست می آورند. به گزارش يک روزنامه کانادایی، شیرزی هفته ای يک ميليون دالر از قاچاق مواد مخدر و دزدی از عوايد گمرکی در قندهار درآمد داشت. فعلا وی والی ننگرهار است و موقعيت بهتری برای چپاول دارد.

يکبار ديگر با هم سندی را که برای نخستين بار در کابل پرس در تاريخ نهم دسامبر سال 2007 افشا شد، مرور می کنيم. برای مطالعه ی اخبار، گزارش ها و اسناد اختلاس، سوء استفاده و چپاول مقامات بلندپايه ی افغانستان به بخش " کابل پرس افشا می کند" مراجعه کنيد.

چور و چپاول دارايی همگانی همچنان ادامه دارد

افشای معاشات امتيازی مقامات بلندپايه دولت افغانستان در سال 1386

به همراه جرم آشکار فاروق وردک و حامد کرزی

یكشنبه 9 دسامبر 2007, نويسنده: کامران میرهزار

اشاره: آنچه در ادامه می آيد سند معتبری ست که روز گذشته يک مقام بلندپايه دولتی ( نخواست نامش فاش شود) آن را برای انتشار در اختيار کابل پرس قرار داد. محتوای اين سند، ميزان معاشات امتيازی مقامات بلند پايه دولتی را نشان می دهد و همچنين يک جرم آشکار که امضا کنندگان آن بايد بلا فاصله تحت تعقيب عدلی قرار گيرند.

اين سند به امضای سه مقام بلند پايه ی دولتی رسيده است. نام اين مقامات به ترتيب، همانطور که مراحل اداری آن طی شده ، چنين می باشد:

يک: آقای فاروق وردک ، وزير دولت در امور پارلمانی و رييس عمومی اداره ی امور و دارالانشای شورای وزيران افغانستان (ايشان همچنين در برگزاری جرگه ی امن منطقه ای نيز پست و مقام دارند)

دو: حامد کرزی رييس جمهور افغانستان

سه: صادق مدبر معاون اداره ی امور

پيش از اينکه به توضيحات در مورد اين سند پرداخته شود، لازم است تا متن آن را با هم بدون کم و کاست و دخل و تصرف بخوانيم (تصویر اين سند دو ورقی در پايين همين صفحه در دسترس است):

بمقام محترم رياست جمهوری اسلامی افغانستان:

با تقديم احترامات فايقه:

بمقام عالی بهتر معلوم است که اجرای معاشات امتيازی معاونين محترم رياست جمهوری، محترم رييس و اعضای ستره محکمه، وزرای محترم کابينه، محترم لوی خارنوال، روسای محترم مستقل، واليان محترم ولايات، معينان وزارت خانه ها، وزرا و مشاورين مقام عالی رياست جمهوری در سال 1385 با وصول تخصيص از وزارت محترم ماليه از طريق رياست عمومی اداره امور و دارالانشای شورای وزيران اجرا و تاديه گرديد.

چون تخصيص آن شامل بودجه عادی سال 1386 اين اداره نميباشد و مبالغ ذيل را شامل است.

1: برای محترم معاونين رياست جمهوری هر يک ماهوار (250000) افغانی و سالانه جمعا مبلغ (6000000) افغانی.

2: برای وزرای محترم کابينه هر يک ماهوار معادل (3000) دالر تعداد 26 تن جمعا سالانه آن مبلغ (45396000) افغانی.

3: برای محترم قاضی القضات ماهوار معادل (3500) دالر و اعضای محترم هر يک ماهوار معادل (3000) دالر و رييس دارالانشای آن اداره ماهوار معادل (1000) دالر مجموع سالانه آن مبلغ (16587000) افغانی.

4: برای روسای محترم مستقل هر يک ماهوار معادل (1000) دالر تعداد 13 تن جمعا مبلغ (7566000) افغانی . (در اين قسمت سند با قلم مبلغ تصحيح شده و 7800000) آمده است)

6: برای واليان محترم هر يک ماهوار معادل (1000) دالر تعداد 34 تن جمعا مبلغ (19788000) افغانی.

7: برای معينان محترم وزارت خانه ها هر يک ماهوار معادل (1000) دالر تعداد 62 تن جمعا مبلغ (36084000) افغانی.

8: برای محترم وزراء و مشاورين مقام عالی رياست جمهوری هر يک ماهوار معادل (800) دالر تعداد (40) تن جمعا مبلغ (19200000) افغانی.

که جمعا مبلغ يکصد و پنجاه دو مليون و سه صد و شصت و هفت هزار (152367000) افغانی را احتوا می نمايد.

موضوع به مقام عالی پيشنهاد گرديد، خواهشمنديم امر اجرای تخصيص آنرا از کود(91) عنايت خواهند فرمود.

با احترام

فاروق وردک

وزير دولت در امور پارلمانی و رييس عمومی اداره امور و دارالانشای شورای وزيران ج.ا.ا

حکم شماره 455 رييس جمهور افغانستان حامد کرزی درباره ی اين پيشنهاد:

ملاحظه شد:

وجوه معاشات امتيازی مندرجه پيشنهاد منظور است. معاشات وزرا، معينان، واليان و روسال مستقل با رييس و اعضای ستره محکمه و لوی خارنوال از داخل بودجه منظور شده شان و وزرای مشاور حاوی مبلغ (19200000) از کود (91) اجرا گردد.

حامد کرزی

رييس جمهوری اسلامی افغانستان

رياست محترم اسناد و ارتباط :

حکم مقام عالی بعد از ثبت ابلاغ شود:

صادق مدبر

معاون فاروق وردک

وزير دولت در امور پارلمانی

رييس عمومی اداره امور و دارالانشای شورای وزيران

آنچه در بالا مطالعه شد، سه مرحله ی اداری می باشد که توسط سه مقام بلند پايه ی دولتی نوشته و امضا شده است. همچنين امروز آقای آصف ننگ، سخنگوی آقای فاروق ضمن تاييد اين سند به سردبير کابل پرس گفت که رييس جمهور معاش خود را که ده هزار دالر بوده، به مبلغ کمتر از دو هزار دالر کاهش داده است.

با توجه به متن سند که در بالا آمده ، خوب است تا مواردی را ذکر کنيم:

يک: اين سند، تنها يک سند مهم دولتی که حکم شماره 455 رييس جمهور را با خود دارد نيست، اين سند به اين دليل مهم است که چند نمونه تخلف آشکار و سهل انگاری نيز در آن ديده می شود. مبلغ هنگفت يکصد و پنجاه دو مليون و سه صد و شصت و هفت هزار افغانی، از پول مردم فقير و رنجديده ی افغانستان توسط مقامات دولتی حيف و ميل می شود. اين پول می تواند زندگی ده ها تن از شهروندان عادی افغانستان را دگرگون کند.

مقامات دولتی به شيوه های مختلف، در کار تاراج دارايی مرم هستند. اين سند، سندی ست که می تواند لکه ی ننگی برای دولت اسلامی افغانستان باشد.

در زمان رييس جمهوری آقای کرزی شايد نتوان به اين موارد چور و چپاول رسيدگی کرد اما انتشار آن توسط کابل پرس (www.kabulpress.org) می تواند، برای قضاوت و محاکمه ی عاملان آن در افکار عمومی کارا و موثر باشد.

دو: اين سند همچنان که در ابتدای آن تصريح شده، نشان می دهد که در سال 1385 نيز مقامات بلندپايه ی حکومت، از چنين امتيازاتی نابجا برخوردار بوده اند.

سه: اين سند نشان می دهد که آقای فاروق وردک با ذکر 26 وزارتخانه، خود را نيز جزو وزرا گرفته و تعداد آنان را از 25 به 26 ارتقا داده و ايشان نيز از معاش امتيازی ماهوار معادل 3 هزار دالر برخوردار می باشند. قابل ذکر است که آقای وردک همزمان چند پست و مقام را دارا بوده و از هرکدام معاش امتيازی و غير امتيازی جداگانه دريافت می کنند. درباره ی مقامات بلندپايه ديگر نيز می توان گفت که به احتمال بسيار قوی ، آنان نيز از چند منبع معاش دريافت می کنند که تاکنون متاسفانه اسناد آن در اختيار رسانه ها قرار نگرفته است. جز يک مورد که آقای داکتر رمضان بشردوست، نماينده ی مردم در پارلمان آن را افشا کردند. در يک مورد ديگر نيز افشا شد که برخی از واليان در جنوب کشور، مبالغ هنگفتی را به عنوان پول "کوپراتيفی" دريافت می کنند.

چهار: تمام امضا کنندگان اين سند، آقايان فاروق وردک، حامد کرزی، صادق مدبر و همچنين آصف ننگ سخنگوی آقای فارق وردک (که متن پيشنهاد را تحرير کردند) بايد هر کدام جريمه ی 100 هزار افغانی پرداخت کنند. در اين سند بجای استفاده از پول رايج افغانستان يعنی افغانی، معاشات امتيازی به دالر آمده است. گرچه گفته شده که مثلا معادل سه هزار دالر اما اين مطلب خود يک اشتباه ديگر را بوجود آورده است. نرخ برابری دالر و افغانی تا آخر سال 1386 يکسان نخواهد ماند و اگر هم باشد و افغانی پيشرفت نکند، يکی از دلايل آن صدور احکام اين چنينی می باشد که بايد توسط مراجع قانونی تحت پيگرد قرار گيرد. در اين روزها تبليغات بانک مرکزی افغانستان و تهديد مردم افغانستان مبنی بر عدم استفاده ی پول رايج کشورهای ديگر در معاملات، زبانزد همگان شده است. مقامات بلندپايه ی دولتی افغانستان، خود قانون را نقض کرده و تنها قانون بايد بر مردم عادی جامعه تطبيق گردد. اين خود نشان دهنده ی تبعيض و عدم وجود اداره ی سالم، دلسوز و کارا می باشد.

پنج: اين مبلغ هنگفت که در سند آمده است، تنها معاشات امتيازی می باشد و معاش عادی اين مقامات، جداگانه برقرار و پرداخت می شود.

شش: در اين سند معتبر که حکم شماره 455 رييس جمهور را با خود دارد، دو اشتباه فاحش ديگر نيز صورت گرفته است:

الف: در شماره بندی ها و ترتيب، ميرزا بنويس جناب فارق وردک، از شماره ی 4 به شماره ی 6 پريده اند و شماره ی 5 فراموش شده است.

ب: در مورد شماره 4، يک اشتباه در جمع مبلغ صورت گرفته که با قلم اصلاح شده است. خوب است که اين اشتباه همچنان از آصف ننگ به فاروق ورک، رييس جمهور و صادق مدبر رسيده و هيچکدام نامه و پيشنهاد را برگشت نزده اند. البته آقای مدبر در آخرين مرحله ی اداری ناچار بايد حکم رييس دولت را اجرا کنند. خوب است که برخی باسوادان بی سواد در دولت افغانستان با اين حکم مشخص شدند.

در جمله ی آخر پيشنها نيز، موزه پاکی، يک مشکل نگارشی را بوجود آورده است.

هفت: جناب رييس جمهور، اين حکم شما در کنار کارهای ديگرتان نشان دهنده ی بی لياقتی شماست. ( اميدوارم حلقه ی گوشتی اطراف حامد کرزی اين جملات را سانسور نکرده و کامل به رييس جمهور برسانند). اين سند نشان دهنده ی، مکيدن خون مردم فقير و گرسنه ی افغانستان است که تا سرحد مرگ، مقامات دولتی می خواهند، مردم را چور کنند. آقای رييس جمهور، فساد و چور و چپاول دارايی مردم توسط باند و دار و دسته ی شما، در تاريخ ثبت خواهد شد.

در انتها بايد بگويم که متاسفم ما در افغانستان جريان روشنگری و روشنفکری نداريم که سالم باشد. کسانی که لباس روشنفکر به تن دارند، خود در کار چور و چپاول می باشند. اگر جريان روشنگری سالم و توانمند داشتيم، کرزی و دار و دسته اش براحتی نمی تواند از اين دسته گل ها به آب دهد و خروش مردم جل و پلاس آنان را جمع می کرد.

 

 
 

غرق شدن یک کشتی در اندونزی

بسم الله الرحمن الرحیم

غرق شدن یک کشتی در اندونزی

www.takven.blogfa.com

گزارش که در تاریخ بیست و نهم  ماه می در یک سایت خبری استرالیایی منتشر شده است، حاکی از ان است که یک کشتی حامل پناهندگان افغانی در ابهای اندونزی غرق شده است. بنا به گذارش یک سایت خبری استرالیا
پنج نفر از سرنشینان این کشتی کشته شده، و حداقل هفده نفر انها ناپدید میباشند
سایت خبری استرالیا به نقل از مقامات اندونزی می افزاید، ماهی گیران در یک جزیره غربی اندونزی یک کشتی چوبی را یافته اند و چندین تن از سرنشینان این کشتی را نجات داده است


تعداد از نجات یافته ها بشدت اسیب دیده و مقامات اندونزی میگویند که انها بنا به وضعیت و نا امنی کشور شان افغانستان در صدد تقاضا و دریافت پناهندگی سیاسی در کشور اندونزی میباشند
در حال حاضر گذارش های رسیده حاکی از ان است که از حدود سی و هفت تن از سرنشینان این کشتی بیست و یک تن از انها کشته، و تعداد شانزده تن از انها نجات یافته اند.
گفته میشود که بیشترین قربانیان این سانحه از کویته پاکستان و مردم جاغوری بوده است. البته این بار اول نیست که کشتی های حامل پناهندگان افغانی در راه استرالیا دچار حادثه میشوند 

 لیست تعدادی از قربانیان

  •  احمدرضا از داوود
  • محمد علی از هوتقل
  • حاجی شاه حسین به همراه برادرش
  • کربلایی هاشم
  • ایاز قصاب
  • حنیف
  • عزیز برادر حاجی دیدار
  • میرزا حسین
  • حمید
  • جانعلی
  • حسین سیاه
  • سید شاه عوض
  • یک حاجی از سعودی
  • داوود مالستانی
  • خالق از هوتقل
  • محمد جان ولد ملا ابراهیم
  • داماد بابه رضا
  •  نعمت همراه دوستان از دهمرده

  به تمام بازماندگان قربانیان این حادثه تسلیت گفته و همدردی خودرا ابراز میداریم 

کلوچه های خاکی آخرین امید مردم فقیر هاییتی

بسم الله الرحمن الرحیم

کلوچه های خاکی آخرین امید مردم فقیر هاییتی

 

 افزایش قیمت ها و کمبود مواد غذایی تهدیدی جدی برای ثبات شکننده هاییتی به شمار می رود و در این شرایط کلوچه های خاکی از معدود راه های فرار از گرسنگی برای فقیر ترین  مردم این کشور است.

6

1
3

پسری ۱۱ ساله در حال نشان دادن زبانش بعد از خوردن کلوچه خاکی 

با افزايش قيمت مواد غذايي افراد فقير هاييتي نمي توانند در شبانه روز غذايي براي خوردن به دست بياورند، لذا بعضي از آنها تنها براي پر کردن معده خود هر چيزي را که جلوي دست شان باشد، مي خورند.

2

بازار دست فروشی کلوچه های خاکی

خاک مورد استفاده در ساخت این کلوچه ها  توسط زنان باردار و کودکان به عنوان ماده يي ضداسيد و منبعي براي تهيه کلسيم به شدت مورد استفاده قرار مي گيرد. اما در حال حاضر این کلوچه ها غذای اصلی مناطق فقیر نشین هاییتی است .

7

زنی در حال تست کردن کلوچه های خاکی در بازار برای خریدن

خاک زرد رنگ فلات هاي مرکزي اين کشور برای ساخت این کلوچه ها به کار می رود . کلوچه ها نیز همزمان با افزایش قیمت مواد غذایی نسبت به سال گذشته افزايش چشمگيري داشته است. قيمت هر 100 شيريني تهيه شده از خاک 5 دلار است.

5

فروشنده ای  در حال چیدن کلوچه ها در ظرفی برای فروش

در جزاير کارائيب که 40 درصد از مواد غذايي مورد نياز مردم را به کشور وارد مي کند، بحران گراني غذا نسبت به نقاط ديگر بيشتر به چشم مي آيد. جاري شدن سيل، سرماي شديد و از بين رفتن محصولات مزارع باعث شده که قيمت مواد اوليه غذايي در تمام دنيا بالا برود. بنا براين مردم هاييتي مانند مردم ديگر کشورهاي کارائيب به علت فقر و تنگدستي چيزي براي خوردن ندارند.

4

 

زنی در حال ساختن کلوچه های خاکی

کلوچه ها از  از خاک ،نمک و نوعی روغن گیاهی ترد کننده  ساخته می شوند .

9

زنی ۵۶ ساله در حال جمع اوری کلوچه های خاکی

10

دستان زنی اغشته به گل در حال شکل دادن به کلوچه های خاکی

رهبران کشورهاي کارائيب در تلاشند با برداشتن ماليات مواد غذايي و ايجاد مزارع محلي قيمت محصولات غذايي را بشکنند.

ژلی که سربازان را ضد ضربه می کند

بسم الله الرحمن الرحیم

ژلی که سربازان را ضد ضربه می کند

 


 دانشمندان در انگليس موفق به توليد نوعي ماده ژلاتيني جديد شده اند که ضدضربه است و جلوي تخريب حاصل از ضربه هاي شديد را مي گيرد. به گفته محققان، اين ژل نارنجي رنگ مي تواند جان بسياري از سربازان را در ميدان هاي جنگ نجات دهد. سربازان بايد اين ژل ضدضربه را روي کلاه هاي ايمني خود بمالند. ژل بلافاصله پس از برخورد يک جسم خارجي يا ضربه به آن به سرعت سفت مي شود و يک لايه محافظ ايجاد مي کند. وزارت دفاع انگليس 100 هزار پوند به شرکت کوچکي که اين ماده ويژه را توليد کرده، جايزه داده است. محققان اميدوارند به زودي بتوانند از اين ماده در داخل کلاه هاي سربازان استفاده کنند و به اين ترتيب اين کلاه ها را نفوذناپذير کنند. ژل ضدضربه با عنوان «d3O» نام گرفته است.

«ريچارد پالمر» محققي که اين ژل را توليد کرده است درباره دستاورد خود مي گويد؛ «وقتي جسمي به آرامي به اين ژل برخورد کند، مولکول هاي آن به آرامي از کنار هم مي لغزند، اما در صورتي که يک برخورد پرانرژي با اين ماده صورت گيرد، مولکول هاي آن به سرعت سفت شده و به يکديگر قفل مي شوند.» از اين ژل مي توان در تهيه لوازم ورزشي مختلف مانند دستکش ها، محافظ ها يا کفش هاي ورزشي استفاده کرد.

نظام های حکومتی در جهان

نظام های حکومتی در جهان

 

شیوه های حکومت در کشورهای مختلف جهان متفاوت است. شاید نتوان دو کشور را یافت که نظام اداره امور در آنها دقیقا مثل هم باشد. اما نظام های حکومتی را می توان در چند عنوان کلی دسته بندی کرد.

نقشه نظام های حکومتی جهان

نظام پارلمانی

شیوه ای از حکومت است که در آن یک دولت پارلمانی امور کشور را اداره می کند. در این سیستم تفکیک روشنی بین قوای مجریه و مقننه وجود ندارد، اما "رئیس دولت" و "شخص اول کشور" دو نفر هستند.

نمونه این نوع حکومت را در اسرائیل می توان دید. در این کشور رئیس دولت نخست وزیر است و اعضای دولت، از جمله نخست وزیر، عضو پارلمان هستند؛ اما رئیس جمهوری شخص اول کشور محسوب می شوند. شخص اول کشور معمولا در این نظام ها اختیاراتی محدود دارد و سمتش عمدتا تشریفاتی است.

حکومت تک حزبی

شیوه ای از حکومت حزبی است که در آن یک حزب سیاسی مشخص حکومت می کند و هیچ حزب دیگری اجازه معرفی نامزد برای انتخابات ندارد. بعضی حکومت های تک حزبی احزاب مخالف را تحمل نمی کنند اما به احزاب وابسته و زیر مجموعه خود اجازه فعالیت می دهند.

وجود نهاد رهبری با اختیارات گسترده، شیوه حکومتی ایران را منحصر به فرد کرده است

نمونه های این نوع حکومت را در چین، کوبا و سوریه می توان یافت. در چین و کوبا حزب کمونیست حکومت می کند. در سوریه حزب بعث طبق قانون اساسی حزب حاکم است، اما احزاب و گروه های وابسته به این حزب اجازه فعالیت محدود دارند.

حکومت ریاستی

در این نوع حکومت اداره کشور به عهده رئیس جمهوری است و قوه مجریه از قوه مقننه تفکیک شده است.

نمونه این نوع حکومت را در آمریکا می توان یافت.

حکومت نیمه ریاستی

که به نام نظام ریاستی - پارلمانی نیز شناخته می شود شیوه ای از حکومت است که در آن رئیس جمهوری و نخست وزیر هر دو در ادراه امور روزانه کشور دخالت فعال دارند. تفاوت این نوع حکومت با جمهوری پارلمانی در این است که شخص اول کشور مستقیما توسط مردم انتخاب می شود و سمتش صرفا تشریفاتی نیست. تفاوت این نوع حکومت با نظام ریاستی هم در این است که دولت اسما توسط رئیس جمهوری پیشنهاد می شود اما تنها به پارلمان پاسخگو است و پارلمان می تواند آن را وادار به استعفا کند.

نمونه هایی از این نوع حکومت در روسیه و لبنان برقرار است.

سلطنت مطلقه

حکومتی است که شاه یا ملکه در آن بر تمام شئون زندگی رعایای خود مسلط است. بعضی مقامات مذهبی در این نوع حکومت قادرند مقام سلطنت را از برخی اعمال باز دارند و از او انتظار می رود به سنت ها پایبند باشد، اما قانون اساسی وجود ندارد و از نظر تئوری هیچ محدودیتی بر قدرت مقام سلطنت اعمال نمی شود. هر چند در عمل وزن و نفوذ برخی گروه های اجتماعی، قدرت سلطنت را محدود می کند.

نمونه این نوع حکومت را در عربستان سعودی و برونئی می توان دید.

سلطنت مشروطه

نوعی از حکومت سلطنتی است که در آن یک پادشاه یا ملکه شخص اول کشور است اما قدرت او را قانون اساسی محدود می کند. اکثر کشورهای مشروطه سلطنتی نظام پارلمانی دارند.

نمونه این نوع حکومت را در بریتانیا می توان یافت که در آن سلطنت تقریبا مقامی تشریفاتی است و دولتی پارلمانی اداره امور کشور را به عهده دارد.

 

نشر گزارش چهاردهمین سالگرد بابه مزاری در روزنامه مشرق - پاکستان

بسم الله الرحمن الرحیم
نشر گزارش چهاردهمین سالگرد بابه مزاری در روزنامه مشرق - پاکستان

منبع: کویته /اقای عبدالله رفیعی

     روزنامه مشرق٬ که یکی از روزنامه های مشهور ایالت بلوچستان - پاکستان به زبان اردو میباشد. در شماره ۳۱۵ جلد ۳۸ مورخ ۱۴ می سالجاری میلادی خویش گزارش کامل بزرگداشت از چهاردهمین سالگرد رهبر شهید استاد مزاری ( ره ) را که از سوی تنظیم نسل نو هزاره مغل و بنیاد شهید مزاری ( ره ) در علمدار رود تدویر یافته بود به نشر رسانیده است.

 

ليست نهايي نامزدان رياست جمهوري و همراه با معاونانشان  

بسم الله الرحمن الرحیم ساخت PDF چاپ ارسال به دوست
ليست نهايي نامزدان رياست جمهوري و همراه با معاونانشان
زمان ثبت نام رسمي نامزدهاي رياست جمهوري و شوراهاي ولايتي روز  شنبه ساعت 5 عصر رسماً به کار خود پايان داد که شماره نامزدان رياست جمهوري به 42 تن و شوراهاي ولايتي به 2853 تن رسيد.
کميسيون انتخابات افغانستان پنجم تا هجدهم ثور را براي ثبت نام نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي ولايتي در کشور اعلام کرده بود. اين زمان ديگر تمديد نخواهد شد.
مقام هاي کميسيون مستقل انتخابات مي گويند؛ ۴۰ مرد و دو زن شامل فهرست نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري اين کشور هستند.
پيش از اين شماري از سياستمداران مطرح کشور براي نامزدي در انتخابات رياست جمهوري اعلام تمايل کرده بودند، اما با پايان زمان ثبت نام، نامهاي آنها در فهرست نامزدهاي انتخابات ديده نمي شود.
انوارالحق احدي، وزير پيشين ماليه، علي احمد جلالي وزير پيشين داخله و زلمي خليلزاد، سفير پيشين آمريکا درافغانستان و سازمان ملل، از کساني هستند که عليرغم ابراز تمايل قبلي شان براي شرکت در انتخابات به عنوان نامزد، ثبت نام نکردند.
حامد کرزي، رئيس جمهوري فعلي، دکتر عبدالله عبدالله، وزير پيشين خارجه و اشرف غني احمدزي، وزير پيشين ماليه، از نامزدهاي مطرح در فهرست نامزدان انتخابات هستند.
رمضان بشردوست، عضو مجلس نمايندگان و وزير پيشين پلان، عبدالسلام راکتي عضو ديگر اين مجلس و از فرماندهان پيشين طالبان، هدايت امين ارسلا، که از او در کابينه افغانستان به عنوان وزير ارشد نام برده مي شود، عبداللطيف پدرام رهبر حزب کنگره ملي، شهنواز تني، وزير دفاع دولت به رهبري داکتر نجيب الله، از ديگر نامزدهاي شناخته شده اين انتخابات هستند.
شهلا عطا، عضو مجلس نمايندگان و فروزان فنا، از نامهاي جديد در عرصه سياست، دو زن نامزد انتخابات رياست جمهوري هستند.
اما بيشتر کساني که شامل فهرست نامزدان انتخابات رياست جمهوري شده اند، شناخته شده نيستند و به نظر بسياريها در روند انتخابات خيلي تاثيرگذار و جدي نخواهند بود.
شماري از تحليلگران مي گويند ممکن است در نهايت تنها چند نامزد به عنوان نامزدهاي جدي با هم به رقابت بپردازند.
در روزهاي اخير گفتگوهاي زيادي ميان نامزدها و سياستمداران براي تشکيل ائتلاف ها و موضعگيري هاي انتخاباتي در جريان بوده است.
احتمالاً اين گفتگوها و چانه زنيها در کم کردن شمار نامزدها بي اثر نبوده است.
پيش ازاين گمان اغلب براين بود که شمار نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري بسياربيشتراز شمار کنوني خواهد بود.
ليست نامزدان رياست جمهوري اسلامي افغانستان به شرح ذيل مي باشد؛
1- حامد کرزي
معاونين: محمد قسيم فهيم و محمد کريم خليلي
2- داکتر عبدالله عبدالله
معاونين: هم ايون شاه آصفي و داکتر چراغ علي چراغ
3- اشرف غني احمدزي
معاونين: محمد ايوب رفيقي و داکتر محمد علي نبي زاده
4- ميرويس ياسيني
معاونين: امان الله پيمان و عبدالقيوم سجادي
5- رمضان بشر دوست
معاونين: محمد موسي بارکزي و حنيفه معروف
6- عبدالجبار ثابت
معاونين: محمد علي محمدي و عبدالجبار روفي
7- شهلا عطا
معاونين: الحاج داکتر عبدالحبيب سير و الحاج گل محمد ارزگاني
8- عبدالطيف پدرام
معاونين: نوراحمد برزين خطيبي و محمد ايوب قاسمي
9- هدايت امين ارسلا
معاونين: محمد اسماعيل قاسميار و شينکي ذهين کروخيل
10- شهنواز تني
معاونين: ديپلوم نثار احمد سليمي و محمد جان پامير
11- بشير بيژن
معاونين: عبدالغفار عرفاني و فاطمه نعيمي
12- محمد اکبر باي
معاونين: حبيب خان و محمد انور حسيني
13- فروزان فنا
معاونين: نسيم الله درمان و غلام جيلاني درماني
14- عبدالحسيب آرين
معاونين: عبدالفتاح غني خيل و ميرزا محمد ميا
15- سيدجلال کريم
معاونين: فيض محمد دقيق و غلام عباس واعظ زاده بهسودي
16- داکتر حبيب منگل
معاونين: داکتر محمد داوود راوش و نفس جهد
17- داکتر غلام فاروق نجرابي
معاونين: جنرال عبدالوکيل و خواجه غلام جيلاني صديقي
18- ذبيح الله غازي نورستاني
معاونين: سيد يوسف شجن پاچا و آقا سعيد
19- حسن علي سلطاني
معاونين: مصري خان مومند و عبدالرقيب
20- مولوي محمد سعيد هاشمي
معاونين: انجينر محمد معصوم و الحاج دگر جنرال محمد نعيم انصاري
21- انجنير هاشم توفيقي
معاونين: شاه ولي روحاني و غلام علي امين
22- شاه محمود پوپل
معاونين: محمد عليم راحق و شا جهان
23- محبوب الله کوشاني
معاونين: محمد زمان اطرافي و محمد شريف تره خيل
24- بسم الله شير
معاونين: محمد حسن توحيدي و داکتر سکندر خان حسين
25- محمد سرور احمد زي
معاونين: محمد کريم جليلي و سيد رسول
26- معتصم بالله
معاونين: محمد نسيم روضه باغي و افتخار احمد يوسفزي
27- عبدالغفور زوري
معاونين: طاهر محمد ظاهر اسلمي و عبدالرشيد ايمان
28- ملا عبدالسلام راکتي
معاونين: محمد اجمل حبيب صافي و محمد صادق
29- معين الدين الفتي
معاونين: خان محمد و ناديه
30- محمد داوود ميرکي
معاونين: محمد کبير و گلستان معرج
31- محمد نصير انيس
معاونين: ثريا دقيقي و حبيب الله نوري
32- عبدالمجيد صميم
معاونين: عبيدالله و شيد شاه آغار
33- عبدالقادر امامي غوري
معاونين: محمد ياسين کاتب و سلطان علي مرتضي نيکزاد
34- محمدياسين صافي
معاونين: محمد اسراييل و محمد عظيم طاهري
35- سيد جعفر هوفياني
معاونين: عبدالقادر و بسم الله درخشاني
36- حاجي رحيم جان
معاونين: محمد اعصار و ملک شاکرالله
37- داکتر گل احمد يما
معاونين: احمد شاه اثر و سليمان علي
38- بازمحمد کوفي
معاونين: زرمينه سحر و سيد محمد باقر اميري
39- ضياء الحق حافظي
معاونين: سيد محمد باقر مصباح زاده و حاجي سيد احمد همدرد
40- ملا غلام محمد ريگي
معاونين: انجنير ولي محمد اکسير و باز محمد يفتلي
41- سنگين محمد رحماني
معاونين: رجب گل و ضياالدين
42- نصرالله بريالي ارسلايي
معاونين: مولوي عبدالباقي ترکستاني و سيد محمد عالم اميني
43- محمد حکيم تورسن
معاونين: نصرالله زيارمل و داکتر سيد محمد ياسين علوي
44- محمد اکبر اوريا
معاونين: جنرال عبدالظاهر مرزاخيل و نورزيا چرخي

پنجم جوزا سالروز تولد بابه مزاری مبارک باد!

پنجم جوزا سالروز تولد بابه مزاری مبارک باد!

    

     در آستانه فرارسیدن تولد ابرمردی قرار داریم، که با چشم گشودن وی بتاریخ پنجم جوزای سال 1326ه.ش. یکبار دیگر دروازه های لطف و رحمت الهی بر ملیت های مظلوم افغانستان باز شد. تولد استاد شهید عبدالعلی مزاری "رح" رهبر فرزانه و اندیشمند مردم ما، که سبب هویت بخشی، خودباوری و پذیرش حقوق حقه ملی و مذهبی ما توسط کوردلان متعصب، که دونیم صد سال با هر حربه ای وحشیانه شان خواهان از بین بردن مردم ما گردیده بودند، شد.

      بابه مزاری در طول حیات پربارش با سردادن فریاد:"من می خواهم هزاره بودن، دیگر جرم نباشد." یعنی "من می خواهم انسان بودن، دیگر جرم نباشد." نه تنها در شکل گیری دوبار هویت ملی از بین رفته هزاره ها حیاتی ترین قدم را برداشت، بلکه صدای مظلومیت هر انسانی را که مورد ظلم و ستم قرار داشت، فریاد کشید.

      وی با نثار کردن خونش در راه عدالت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و دینی ترسیم گر زندگی مدنی و برادرانه اقوام باهم برادر افغانستان گشت. جا دارد، که آزاد اندیشان، ملی گرایان، حامیان تساوی حقوق بشر، نهادهای مدنی و دولتمردان از ایثارگری بزرگ بابه پاسداری نمایند. و با برگزاری مراسم تجلیل از سالروز تولد و مراسم بزرگداشت از شهادت وی بشکل رسمی و غیر رسمی، در ضمن ادای دین خویش در مقابل بابه، تلقین گر آرمانهای والای وی باشند.

      در دنیای امروز کمتر ملتی وجود دارد، که به مفاخر گذشته خود توجه نکند. زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته ملی، سیاسی، فرهنگی، هنری، عملی و اجتماعی شان است. بابه مزاری با هزاران خون دل خوردن در دوران حیاتش و بلاآخره نثار گرانبهاترین تحفه الهی یعنی زندگی اش، برای مردمش بزرگترین فداکاری را، که شایسته یک رهبر اندیشمند است. برای ملتش انجام داده است.  

      مردم ما با گذشتن هر روز از شهادت بابه مزاری، بیشتر از دیروز به فراگیری و همسویی با آرمانها، اهداف ها و اندیشه هایش ضرورت دارند. مراسم تولد و شهادت وی فقط آن دو روزیست، که هزاره های جهان می توانند بنام خود و برای خودشان کنار هم آیند و خودمانی از وضعیت سیاسی، فرهنگی، هنری، علمی و دینی یکدگیر آگاه شده و در تصمیم گیری برای برداشتن چالش های ملی شان قدم های بس ارزنده را بردارند.

      هزاره های جهان، که تقریبا از پانزده سال بدینسو، متاسفانه بخاطر هزاران مشکلات موجود در وطن آواره در کشور های مختلف جهان شده اند. اگر یک فرهنگ ملی مستحکم در گرد آوری دوباره آنها وجود نداشته باشد، به هزار قوم با هزار فرهنگ جدا و بیگانه از هم تبدیل خواهند شد.

      وظیفه هر فردی از ملیت ماست، که در غنامندی فرهنگی و پاسداری از ارزشهای ملی خود تلاش نماید. تا فرهنگ و ارزشهای ما در پیوند هزاره ها، در هر نقطه ی از جهان که زندگی می کنند، مانند یک ریسمان قطع ناشدنی گردد.

      همانطوریکه 22 حوت، سالروز شهادت بابه مزاری در بین هزاره های جهان موج، خودباوری و یکی بودن را ایجاد می کند. ضرورت ویژه خصوصا درین مقطع حساس سرنوشت ساز به تجلیل از سالروز تولد  وی نیز احساس می شود، تا موج دیگری باشد، برای همبستگی ملی هزاره های جهان.

      بنده فرا رسیدن سالروز تولد بابه را به تمام آزاده گان و خصوصا هزاره های جهان تبریک می گویم و در ضمن عاجزانه تقاضای تجلیل هرچه با شکوه تر  این روز را از تمام هزاره های جهان آنطوریکه شایسته بابه می باشد، می کنم.

                                                                                                            ومن الله توفیق

زندگینامه داکتر رمضان بشردوست

زندگینامه داکتر رمضان بشردوست

نامزد انتخابات ریاست جمهوری افغانستان

www.takven.blogfa.com

بر گرفته از سایت

www.ramazanbashardost.com

  

 

داکتر رمضان بشردوست فرزند محمد علی درسال 1340 خورشیدی در ولسوالی قره باغ چشم به جهان گشود، مکتب ابتدائیه و متوسطه را در ولسوالی های قره باغ و مقر ولایت غزنی وشهر میمنه ولایت فاریاب به پایان رسانید.

دوماه بعد از کودتای 7 ثور 1357 به کشور ایران مهاجر و بعد از اتمام لیسه به پاکستان هجرت نمود.

داکتر بشردوست در سال 1360 پاکستان را به قصد فرانسه ترک نمود ودر آنجا درخواست پناهندگی سیاسی نمود اما هیچ وقت درخواست تابعیت فرانسه را نکرد.

درسال 1361 شروع به کار و آموختن زبان فرانسوی در فاکولته ادبیات شهر دیژن نمود.

در سال 1363 " تصدیق نامه عملی زبان فرانسوی درجه اول" را از پوهنتون شهر دیژن دریافت نمود.( سند 1)

در سال 1364 بعد از سپری نمودن امتحان به فاکولته حقوق وعلوم سیاسی پوهنتون شهر گرونوبل ثبت نام نمود و در سال 1368 ماستری حقوق را دریافت کرد. (سند 2)

در سال 1369 در پوهنتون ژان مونی پاریس در رشته دیپلوماسی به تحصیل خود ادامه داد وموفق به اخذ "دیپلوم تحصیلات عالی تخصصی" (مافوق ماستری) گردید. (سند 3)

مونوگراف خود را در باره دیپلوماسی وجنگ در آفریقای شمالی نوشت.

درسال 1371به پوهنتون تولوز در رشته علوم سیاسی ثبت نام نمود وموفق به اخذ" دیپلوم تحصیلات عمیق"( ما فوق ماستری) گردید. ( سند 4)

مونو گراف خود را در باره نقش سازمان ملل متحد و اشغال افغانستان توسط شوروی نوشت در سال 1372 شروع به نوشتن تزس دکتورای خود در باره جنگ ودیپلوماسی در افغانستان نمود.

داکتر بشر دوست در سال 1374 موفق به اخذ دکتورا از فاکولته حقوق و علوم سیاسی پوهنتون تولوز شد. (سند 5)

تیز خود را که 1150 صفحه در مورد دیپلوماسی، بخصوص دیپلوماسی آمریکا، روسیه، پاکستان وایران در مورد جنگ افغانستان نوشت.

داکتر بشردوست در سال 1368 از اکادمی زبان انگلیسی O.I.S.E آکسفورد (سند 6) و در سال 1369 از اکادمی زبان انگلیسی G.E.O.S برایتون تصدیق نامه های زبان انگلیسی را درانگلستان در یافت نمود. (سند 7)

داکتر بشردوست از سال 1375 تا 1382 در پوهنتون های پاریس مشغول تدریس مضامین حقوق، علوم سیاسی و دیپلوماسی به عنوان همکاراستاد ایفای وظیفه نمود. همچنان با دارلوکاله های پاریس همکاری می نمود.

داکتر بشردوست مدت چند ماه در سال 1381 به حیث سکرتر سوم در سفارت افغانستان در پاریس ایفای وظیفه نمود اما بعلت اختلافات شدید با سفیر وقت در مورد خانوادگی شدن سفارت، مصارف گزاف و حیف و میل اموال بیت المال، از سفارت اخراج وبه دعوت وزارت امورخارجه افغانستان برای ساختن مرکز مطالعات استراتیژیکی در وزارت امورخارجه وارد کابل شد. اما بعد ازمدتی بی سرنوشتی و میرزا قلمی دروزارت امورخارجه به حیث معاون دیپارتمنت سازمان ملل متحد وکنفرانس های بین المللی وبعدا به حیث مدیر دیپارتمنت سیاسی کشورهای اروپای غربی وزارت امور خارجه مقرر شد.

در 8 مارچ 2004 (1383 ) روز بین المللی زن بعنوان وزیر پلان در حکومت آقای کرزی شروع به کار نمود ودر24 دسامبر 2004 تصمیم انحلال 1935 انجو را از جمله 2365 انجو به مردم افغانستان اعلان نمود که با مخالفت جدی تمام دستگاه های دولتی و غیر دولتی قرار گرفت. در 25 دسامبر 2004 روز کرسمس استعفا خود را از وزارت پلان اعلان نمود و در سال 1383 شروع به تدریس در فاکولته حقوق و علوم سیاسی وفاکولته شرعیات پوهنتون البیرونی ولایت کاپیسا نمود. در سال 1384 بعنوان نماینده ملت در پارلمان انتخاب شد و تا امروز در خدمت ملت به عنوان نماینده شان وبعنوان استاد افتخاری در پوهنتون البیرونی ایفای مسولیت می نماید.

نویسنده ای میلیونر به نام باراک اوباما



بسم الله الرحمن الرحیم

نویسنده ای میلیونر به نام باراک اوباما

 

 به طور قطع نويسندگي در دسته بندي شغل هاي پردرآمد رتبه چندان درخشاني ندارد و چنانچه دري به تخته يي بخورد، نويسنده يي پيدا مي شود که کتابش خوب فروش رود.

سال گذشته براي باراک اوباماي نويسنده، درها به شدت به تخته خوردند، در بحبوحه کارزار انتخاباتي رياست جمهوري در ايالات متحده، روي پيشخوان کتابفروشي هاي اين کشور دو کتاب قرار گرفتند که نويسنده شان يکي از نامزدهاي رياست جمهوري بود؛ کسي که امروز عنوان نخستين رئيس جمهور سياهپوست راه يافته به کاخ سفيد را يدک مي کشد.

هر چند «روياهايي از پدرم» و «جسارت اميد» که نام باراک اوباماي نويسنده را بر خود داشتند، پيشتر منتشر شده بودند، اما انتشار مجدد آنها در آن زمان باعث شد به فروش چشمگير ميليوني برسند و در فهرست «پرفروش ترين کتاب هاي روز» نيز قرار بگيرند. پس از آن هم کتابخوان هاي کشورهاي ديگر توانستند ترجمه هاي آنها را در دست بگيرند و از جزييات بيشتري در مورد زندگي شخصي اوباما آگاه شوند. به تازگي باراک اوباما و همسرش ميشل، اظهارنامه مالياتي شان را در سال 2008 ارائه کرده اند و به اين ترتيب مشخص شده است درآمد اين زوج در مجموع 2/8 ميليون دلار بوده است البته بيشترين سهم را در اين بين فروش بالاي اين دو کتاب داشته است.

اوباما در سال گذشته ميلادي از زمان سناتوري ايالت ايلينويز تا موقع انتخابش به عنوان رئيس جمهور امريکا حدود 140 هزار دلار درآمد داشته است. همسر او ميشل نيز که عضو هيات اجرايي درمانگاه دانشگاهي شيکاگوست، 62 هزار دلار به دست آورده است. بر اساس مدارک، اين زوج بايد حدود 855 هزار دلار ماليات بر درآمد پرداخت کنند. از سوي ديگر اسناد نشان مي دهد اوباماها نيکوکاران پرکاري هم بوده اند. آنها در مجموع 172 هزار دلار به 37 مرکز خيريه مختلف کمک کرده اند.

البته خانواده اوباما براي پشت سر گذاشتن رکورد بيل کلينتون و همسرش هيلاري کلينتون، که اينک وزير خارجه امريکاست، راه درازي را در پيش دارند. اين زوج هر دو درآمد بالايي را از فروش زندگينامه هاي خود به دست آوردند. بيل کلينتون همچنين نشان داده است از شم اقتصادي بالايي برخوردار است. او در سخنراني در دانشگاه ها و همين طور مراسم سياسي و غيرسياسي مختلف آنچنان پرکار نشان داده که از اين راه در بعضي روزها تا 500 هزار دلار نيز به حساب او واريز شده است.

عکسهایی بی نظیر از كارگراني كه آسمان خراشهاي آمريكا را ساختند

بسم الله الرحمن الرحیم
عکسهایی بی نظیر از كارگراني كه آسمان خراشهاي آمريكا را ساختند
 تصاوير اين مجموعه واقعي هستند. برخي از آنها عكسهاي Golden Collection تاريخي آمريكا بوده و در سالهاي 1930 توسط چارلز ابتز گرفته شده اند. اكثر آنها صحنه هاي روزمره كارگران را نمايش مي دهد كه در سالهاي 1920 تا 1935 در ساختمان آسمانخراش ها مشاركت داشتند. همانطور كه خواهيد ديد معيارهاي امنيتي خيلي عجيب و نامأنوس است و تصاوير سعي در نمايش دادن اين وضعيت دارند.
اين تصاوير در تاريخ 29 سپتامبر 1932 در شهر نيويورك گرفته شده اند و در تاريخ 2 اكتبر همان سال در پيوست يكشنبه نشريه New YorkHerald Tribune به چاپ رسيدند. اين عكسها در طبقه 69 از يك آسمانخراش 70 طبقه كه ساختمان CE از مركز Rocklfeller مي باشد گرفته شده است.



اين خود Charles Ebbets در حين گرفتن برخي از اين عكسهاست.



و اين يكي ديگر از عكسهاي اسطوره اي «استراحت بر روي تيرآهن» در 1932

بسياري از اين تصاوير همراه پرونده بتمن (Bettmann) مي باشد كه در سال 1936 توسط Otto Bettmann پيدا شده اند. اين پرونده مجموعه اي از 11 ميليون عكس دارد كه شامل برخي از بهترين عكسهاي تاريخي ايالات متحده نيز مي شود. در حال حاضر اين پرونده متعلق به شركت كوربيس (Corbis) مي باشد كه از دارايي هاي بيل گيتس است.

هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن

هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن

هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی

 آلبرت انیشتن،که شما هیچ گاه آنان را

نمی دانستید. بله،همگیما می دانیم که

 انیشتن این فرمول [e=mc2] را کشف کرد.

اما واقعیت آن است که چیز های

 کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم،

خودتان را بااین هشت مورد،شگفت زده کنید!

هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن

هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن، كه شما هيچ

 گاه آنان را نمي دانستيد. بله،همگي ما مي دانيم كه انيشتن اين

فرمول [e=mc2] را كشف كرد. اما واقعيت آن است كه چيز هاي

 كمي در مورد زندگي خصوصي اش مي دانيم،خودتان را بااين

 هشت مورد،شگفت زده كنيد!

1 او با سر بزرگ متولد شد

وقتي انيشتن به دنيا آمد او خيلي چاق بود و سرش خيلي بزرگ

تا آنجايي كه مادر وي تصور مي كرد، فرزندش ناقص است،اما او

 بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه

 هاي طبيعي بازگشت.

2 - حافظه اش به خوبي آنچه تصور مي شود، نبود

مطمئنا انيشتن مي توانسته كتابهاي مملو از فرمول و قوانين

را حفظ كند،اما براي به ياد آوري چيز هاي معمولي واقعا حافظه

ضعيفي داشته است. او يكي از بدترين اشخاص در به ياد آوردن

 سالروز تولد عزيزان بود و عذر و بهانه اش براي اين

فراموشكاري، مختص دانستن آن [تولد ]براي

 بچه هاي كوچك بود.

3 - او ازداستانهاي علمي-تخيلي متنفر بود

انيشتن از داستانهاي تخيلي بيزار بود. زيرا كه احساس مي كرد

 ،آنها باعث تغيير درك عامه مردم ازعلم مي شوند و در عوض به

آنها توهم باطلي از چيز هايي كه حقيقتا نمي توانند

 اتفاق بيفتند ميدهد.
به بيان او "من هرگزدر مورد آينده فكر نمي كنم،زيراكه آن

به زودي مي آيد. به اين دليل او احساس مي كرد كساني كه

 بطور مثال بشقاب پرنده ها را مي بينند بايد تجربه

هايشان را براي خود نگه دارند.

4 - او در آزمون ورودي دانشگاه اش رد شد

درسال 1895 در سن 17 سالگي،انيشتن كه قطعا يكي

 از بزرگترين نوابغي است،كه تا كنون متولد شده،در آزمون

 ورودي دانشگاه فدرال پلي تكنيك

 سوييس رد شد.
در واقع او بخش علوم ورياضيات را پشت سر گذاشت ولي

در بخش هاي باقيمانده، مثل تاريخ و جغرافي رد شد.وقتي

 كه بعدها از او در اين رابطه سوال شد؛ او گفت:آنها بي نهايت

 كسل كننده بودند، و او تمايلي براي پاسخ دادن به اين

 سوالات را در خود آحساس نمي كرد.

 5 - علاقه اي به پوشيدن جوراب نداشت

انيشتن در سنين جواني يافته بود كه شصت پا

باعث ايجاد سوراخ در جوراب مي شود.سپس تصميم گرفت

 كه ديگر جوراب به پا نكند و اين عادت تا

 زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر اين او هرگز براي خوشايند و عدم خوشايند

 ديگران لباس نمي پوشيد، او عقيده داشت يا مردم اورا

 مي شناسند و يا نمي شناسند.پس اين مورد قبول واقع

 شدن[آن هم از روي پوشش] چه اهميتي ميتواند داشته باشد؟

6 - او فقط يكبار رانندگي كرد

انيشتن براي رفتن به سخنراني ها و تدريس در دانشگاه،

 از راننده مورد اطمينان اش كمك مي گرفت. راننده وي نه

 تنها ماشين اورا هدايت مي كرد، بلكه هميشه در طول

سخنراني ها در ميان،شنوندگان

 حضور داشت.
انيشتن، سخنراني مخصوص به خود را انجام مي داد و بيشتر

 اوقات راننده اش، بطور دقيقي آنها

را حفظ مي كرد.
يك روز انيشتن در حالي كه در راه دانشگاه بود، باصداي بلند

 در ماشين پرسيد:چه كسي احساس

خستگي مي كند؟
راننده اش پيشنهاد داد كه آنها جايشان را عوض كنند و او جاي

 انيشتن سخنراني كند،سپس انيشتن بعنوان راننده

 او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصي نبود.انيشتن تنها در يك

 دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهي كه وقتي براي سخنراني

 داشت، كسي او را نمي شناخت و طبعا نمي توانست او

 را از راننده اصلي تمييز دهد.
او قبول كرد، اماكمي ترديد در مورد اينكه اگر پس از سخنراني

 سوالات سختي از راننده اش پرسيده شود، او چه پاسخي

خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنراني به نحوي عالي انجام شد، ولي

تصور انيشتن درست از آب در آمد.دانشجويان در پايان سخنراني

انيتشن جعلي شروع به مطرح كردن

سوالات خود كردند.
در اين حين راننده باهوش گفت "سوالات بقدري ساده هستند

كه حتي راننده من نيز مي تواند به آنها پاسخ گويد"سپس انيشتن

 از ميان حضار برخواست وبه راحتي به سوالات پاسخ داد،به حدي

 كه باعث شگفتي حضار شد.

7 - الهام گر او يك قطب نما بود

انيشتن در سنين نوجواني يك قطب نمابه عنوان هديه تولد

از پدرش دريافت كرده بود.
وقتي كه او طرز كار قطب نما را مشاهده مي نمود، سعي مي كرد

 طرز كار آن را درك كند. او بعد از انجام اين كار بسيار شگفت زده

 شد.بنابر اين تصميم گرفت علت نيروهاي مختلف در

 طبيعت را درك كند.

8 - راز نهفته در نبوغ او

بعد از مرگ انيشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروي

 براي تحقيقات برداشته شد.
اما اينكار بصورت غير قانوني انجام شد. بعدها پسر انيشتن به او

 اجازه تحقيقات در مورد هوش فوق العاده

 پدرش را داد.
هاروي تكه هايي از مغز انيشتن را براي دانشمندان مختلف

 در سراسر جهان فرستاد. از اين مطالعات دريافت مي شود

 كه مغز انيشتن در مقايسه با ميانگين متوسط انسانها،مقدار

 بسيار زيادي سلولهاي گليال كه مسئول ساخت اطلاعات هستند

 داشته است.همچنين مغز انيشتن مقدار كمي چين خوردگي

حقيقي موسوم به شيار سيلويوس داشته، كه اين مسئله امكان

 ارتباط آسان تر سلولهاي عصبي را بايكديگر

 فراهم مي سازد.
علاوه بر اينها مغز او داراي تراكم و چگالي زيادي بوده است و

 همينطور قطعه آهيانه پاييني داراي توانايي همكاري بيشتر با

 بخش تجزيه و تحليل رياضيات است.