نگاهی به "از یاد رفتن" آخرین رمان حسین محمدی

جلد کتاب

"ازیاد رفتن" آخرین رمان حسین محمدی است که برنده جایزه منتقدین ایران شد

محمد حسین محمدی با داستان مردگان در ایران شهرت یافت. داستانی شگفت و چند وجهی که کتاب انجیر های سرخ مزار را برنده ی جوایز بسیاری در ایران و افغانستان کرد.

نثر دری_فارسی محمد حسین، که از خصوصیات نویسنده های افغان ساکن ایران است به د استان های او زبانی منحصر به فرد داده است. اگر چه او خود سعی وافر در دری کردن کامل زبانش دارد. و با این قصد واژگان دری را در ساختار زبانی جمله سازی فارسی ایرانی می کارد.

اما با همه این سعی ها نثر او نثری دو گانه است. یا شاید بتوان گفت معرف نثری تازه است که امروزه نویسندگان و شاعران افغانستان که در ایران زندگی می کنند، آنرا به کار می برند و بدون شک بر غنای زبان فارسی در دو جانب ایران و افغانستانش افزوده است.

اما کتاب دوم و تازه محمد حسین، داستان بلند «از یاد رفتن » است. اگر چه این کتاب به راستی به لحاظ شکلی رمان به حساب نمی آید اما جایزه بهترین رمان سال را از منتقدین ایرانی دریافت کرد. کتابی که بر عکس استقبال فراوان در ایران در افغانستان خیلی استقبال نشد.

داستان ،روایتی تازه از یازده سپتامبر است. روایتی از داخل افغانستان و از دید مردم عادی افغانستان، که در چنگ طالبان اسیرآمده اند و در امواج خبری که از رادیو ها، یا افواه پخش می شوند، رویا ها و آرزوهایشان راجستجو می کنند.

شخصیت اصلی داستان مردی به نام "سید میرک شاه آغا"است و داستان با این وصف از او شروع می شود:"سید میرک شاه آغا از خواب بیدار می شود"

این نام خاص،خود بیانگر خیلی چیز های دیگر هم هست. نامی که فصای داستان راشکل می دهد و متفاوت می کند. نام شخصیت اصلی داستان نشان می دهدکه شخصیت داستانی ما از نوع شخصیت های رایج نیست. اول این که چنین نامی تبعا از مردم افغانستان است، بعد اینکه این آدم از سادات است و البته فردی مذهبی است که این همه آداب و تشریفات در گفتن نامش الزامی است و بالاخره اینکه پیر مردی مزاری است.

این فضا سازی با نام، شروع کار بازی فوق العاده تکنیکی محمد حسین با زبان است. بعد داستان اینگونه ادامه پیدا می کند"برای رسیدن به کنار آب باید از تندور خانه بگذرد"ردیف واژگان نامانوس، نوعی حس تازه به متن می دهد. نوشته را برجسته می کند. برای خواننده افغان نوعی حس محرمیت و برای خواننده ایرانی و دیگر فارسی زبانان، نوعی حس کشف سرزمین تازه را دارد.

زبان، مهم ترین تکنیک محمدی است تکنیکی که از سوی نویسنده های ایرانی نیز فراوان به کار رفته است. بهترین آن را در نوشته های گلشیری و بعد ابوتراب خسروی در دو رمان آخرش می شود دید و مفرط ترین این تکنیک را در رمان«من ببر نیستم پیچیده بر بالای خودم تاکم»باید جستجو کرد. اما این تکنیک،اگر دست نویسنده خوانده شود، می تواند نوعی تاثیری معکوس داشته باشد.چنانکه در کتاب دوم ابوتراب خسروی«رود راوی» چنین شد.

رابطه شحصیت داستان با زمان مبتنی بر دو چیز است؛ وقت نماز و وقت اخبار. (اگر چه در آخر اخبار بر نماز می چربد وقتی زنش از او می پرسد نماز خوانده ای ؟ و او می گوید وقت اخبار است ) نویسنده نیز وجهی دیگر بر زمان های او می افزاید وقتی هر فصل داستانش را با اعلام دقیق وقت شروع می کند.

اما محمد حسین، از ین شگرد به خوبی بهره برده است.او از واژگان ناآشنایش نه به عنوان یک نقطه ضغف، که به عنوان نوعی مزیت استفاده کرده است.

سید میرک شاه آغا، رادیویش باتری تمام کرده است و سید برای اینکه از اخبار دنیا مطلع شود ناچارست به دنبال باتری به شهر برود. باتری هم ابژه ای تعلیق است که بار روایی داستان را به پیش می برد. هم نوعی شحصیت دیگر در داستان است. سید میرک شاه آغا بدون رادیوی خود هیچ موجودیتی ندارد چون موجودیت او را اخباری تعیین می کنند که از رادیو می آیند.

اخبار رادیو است که اثبات می کند او هنوز زنده است. علی الرغم اینکه طالبان از او موجودی بی کاره ساخته اند از دخترش سیاه چال نشینی که حتی برای همسایه هایش وجود ندارد و در شهر نیز زبانی مسلط است که او نمی فهمد. تنها رادیو است که به زبان او، از حال او و برای او قصه می کنند. و دختر زندانی اش به نمادی از زن افغان تبدیل می شود زنی که به زندانی بودن مجبور است. زنی که وجودش در زمان طالبان و شاید در همه تاریخ، انکار شده است. تاریخی که با امواج رادیو، تنها همزمانی افغانستان را با جهان نشان می دهد و وقتی این امواج قطع می شوند. افغانستان دوباره به قرن ها قبل بر می گردد.

اضطرابی ناشناخته با افغان ها است که به امواج رادیو بسته است. نوعی حرص برای آگاهی، نوعی فرار از پرت شدن و پرت بودن، نوعی امید برای همزمانی با جهانی که صدای گوینده رادیو آن را با همه مرزهای رازهایش در اتاقی کوچک جمع می کند. و به این ترتیب دوباره همه چیز به رادیو بر می گردد.

محمد حسین، در توصیف جزییات فوق العاده عمل می کند. و در حقیقت شرح همین جزییات بی مقدار است که از یک روز زندگی پیر مردی، داستانی بلند می سازد و همین جزئیات است که خواننده را وارد فضای ذهنی نویسنده، وارد افغانستان قبل از طالبان، وارد خانه سید میرک شاه آغا و سوار گادی انور می کند.خوانننده را به نماز خواندنی بی وضو به مسجد می برد و به خوردن نان و چایی و کشمش در قهوه خانه ای در مزار شریف مهمان می کند و او را شریک دلهره ها، امید ها و سرنوشت و سرگذشت مردم مزار شریف می سازد.

موتیو بعدی داستان، زمان است. رابطه شحصیت داستان با زمان مبتنی بر دو چیز است؛ وقت نماز و وقت اخبار. (اگر چه در آخر اخبار بر نماز می چربد وقتی زنش از او می پرسد نماز خوانده ای ؟ و او می گوید وقت اخبار است ) نویسنده نیز وجهی دیگر بر زمان های او می افزاید وقتی هر فصل داستانش را با اعلام دقیق وقت شروع می کند.

"پانزده کم هفت صبح، پنج شنبه، 24 جمادی الثانی 1412 هجری قمری"

راوی روایتش را با زمانی شروع می کند که در زمان طالبان رسمیت داشت و قصه نیز دقیقا در طی دو روز قبل از پایان عمر طالبان اتفاق می افتد. شاید نویسنده در آخر می توانست این زمان را به ناگاه به زمان خورشیدی یا میلادی تبدیل کند و بدین گونه پایانی دیگر و دایره ای دیگری را نیز به داستانش می افزود. اگر چه او به شکلی ظریفانه به این نکته نیز توجه داشته است، وقتی با روشن شدن رادیو،گوینده رادیو تاریخی میلادی را اعلام می کند.

.اما به هر حال چنانکه از نام کتاب«ازیاد رفتن» بر می آید، نویسنده عمدی فلسفی در استفاده از کارکرد زمان داشته است. و البته که نثر بریده بریده وریتم کند وکشدار داستان، این خواسته را قوت می بخشد. تنها نویسنده و ویرایشگر نشر چشمه، هر دو در باب دستور زبان قدری سهل انگار بوده اند. سهل انگاریی که در هر دو کتاب دامن نویسنده را رها نکرده است. به جز این می توان گفت، این کتاب از بهترین کتاب هایی است که در این سال ها نوشته شده وفضا سازی دلپذیر آن، زمان شگفتی از سرگدشت شرق را در حافظه ای تاریخ ادبیات زنده نگه می دارد.

بحث نظام سیاسی در برنامه های نامزدهای انتخابات

بحث نظام سیاسی در برنامه های نامزدهای انتخابات

حامد کرزی

نظام مطلوب آقای کرزی ریاستی است

موضوع نظام سیاسی یکی از بحثهای داغ دومین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان است. حتی برخی از نامزدها این موضوع را پایه مبارزات انتخاباتی خود قرار داده اند.

بحث شکل نظام سیاسی در افغانستان نخستین بار در زمان تصویب قانون اساسی ۱۳۸۲ خورشیدی در مجلس بزرگ (لویه جرگه) بالا گرفت. اگرچه این مجلس نظام ریاستی را به تصویب رساند، اما پس از آن هم این بحث بارها در رسانه ها و محافل سیاسی مطرح شد.

براساس این قانون، رئیس جمهوری در راس هر سه قوه دولت قرار دارد و قوه مجریه به طور مستقیم تحت ریاست او کار می کند. در نظام کنونی وزیران و شماری دیگر از مقامهای حکومتی مکلف به گرفتن رای اعتماد از مجلس نمایندگان هستند. در این نظام مقام نخست وزیری یا صدارت عظمی وجود ندارد.

منتقدان این نظام و شماری از نامزدهای انتخابات، نظام کنونی را بیش از حد متمرکز می دانند. به نظر آنها، زمینه مشارکت مردم و طیفهای مختلف جامعه در این نظام به اندازه کافی وجود ندارد. برخی از نامزدها به همین دلیل، جایگزینی نظام پارلمانی با نظام ریاستی را هدف خود قرار داده اند.

دکتر عبدالله عبدالله یکی از این نامزدها است. آقای عبدالله از طرفداران عمده نظام پارلمانی است که گروهی از طرفداران این نظام، از جمله شماری از افراد عمده حامی نظام پارلمانی در لویه جرگه ۱۳۸۲ از او حمایت می کنند.

نظام پارلمانی در دو مرحله

عبدالحی خراسانی، عضو هیات سیاستگذاری ستاد انتخاباتی آقای عبدالله گفت این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در صورت پیروزی، نظام پارلمانی را در دو مرحله به اجرا خواهد گذشت.

آقای خراسانی گفت: "در مرحله اول رئیس جمهوری صدر اعظم را از میان شخصیت های سیاسی به پارلمان معرفی می کند و او الزاماً از داخل پارلمان نیست، به دلیل این که هنوز احزاب در افغانستان به صورت کامل و درست در انتخابات شرکت نکرده اند. احتمالاً صدر اعظم دو دوره از خارج پارلمان معرفی می شود و بعد از دو دوره صدر اعظم از داخل پارلمان انتخاب خواهد شد. در این دو دوره دولت از سیستم انتخابات حزبی حمایت می کند."

او افزود: "در مرحله دوم، که موانع برداشته شد و سیستم انتخابات حزبی در کشور نهادینه شد، در آن صورت سیستم پارلمانی شبیه یکی از کشورهای هند و بریتانیا به وجود خواهد آمد."

نظام فدرالی

عبدالله عبدالله

آقای عبدالله طرفدار نظام پارلمانی حزبی است

شماری دیگر از نامزدها، از جمله عبداللطیف پدرام از تغییر قانون اساسی برای برقرار نظام فدرالی در کشور سخن گفته اند. در نظام فدرالی که آقای پدرام در برنامه خود در نظر گرفته است، یک دولت مرکزی فدرال با چند دولت محلی یا ایالتی وجود دارد.

آقای پدرام گفت: "دولت مرکزی مجلس ملی خود را دارد؛ تصمیم گیریهای کلان در اختیار دولت مرکزی است؛ از جمله نشر پول، تعیین سیاست خارجی، سیاست دفاعی کشور، دفاع از تمامیت ارضی افغانستان. در ایالات فدرال هم ادارات محلی وجود دارد که در منطقه خود با توجه به اولویت های خود در کادر قانون دولت فدرال در بخشهای حقوقی، قضایی و اقتصادی برنامه ریزی می کنند."

به نظر آقای پدرام، برای فدرالی کردن کشور پیش زمینه های زیادی هم وجود دارد؛ او گفت موضوع تمرکززدایی در قانون اساسی امان الله خان (۱۳۰۳ خورشیدی) و همچنین قانونهای اساسی ۱۳۰۹ و ۱۳۴۳ هم مطرح شده است. به گفته او، در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق و در سالهای اخیر هم نگاه دولت به مناطق مختلف افغانستان "زونی" (منطقه ای) بوده است.

به نظر آقای پدرام این ها اسناد تاریخی کافی برای نظریه تقسیم قدرت به ادارات محلی و ایجاد نظام فدرالی در افغانستان است.

آقای پدرام می گوید "اگر برای یک نظام فدرال به صورت درست قانونگذاری شود، زیاد اشکال ندارد که دولت مرکزی ریاستی باشد یا پارلمانی"، اما به نظر او، به دلیل این که تفکیک قوا در نظام پارلمانی مشخصتر است، این نظام ارجحیت دارد.

طرفداران نظامهای پارلمانی و فدرالی در افغانستان، مشارکت بیشتر مردم و عدم تمرکز قدرت در مرکز به ویژه در دست رئیس جمهوری را از دلائل اصلی خود برای حمایت از این نظام ها می‌دانند.

تغییر نظام حتی اگر طرفداران آن در انتخابات پیروز شوند، کار ساده ای نیست. این کار نیازمند تغییر قانون اساسی است که خود نیاز به طی مراحل پیچیده‌ای دارد. علاوه بر آن، ساختارها و حامیان نظام ریاستی حاکم بر کشور نیز بر سر راه هستند.

نظام ریاستی

لطیف پدرام

آقای پدرام می گوید نظام فدرالی در افغانستان پیش زمینه تاریخی دارد

حامد کرزی، رئیس جمهوری کنونی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری از حامیان عمده نظام ریاستی است. آقای کرزی در زمان تصویب قانون اساسی جدید هم از تصویب نظام ریاستی در این قانون حمایت کرد.

آقای کرزی، بارها گفته است که افغانستان برای گذار از بحرانهای جاری به سوی ثبات، نیازمند حکومت مرکزی نیرومند است. به نظر او، تنها نظام ریاستی می تواند چنین حکومتی را به وجود آورد.

وحید عمر، سخنگوی ستاد انتخاباتی آقای کرزی گفت: "افغانستان به حکومت مرکزی نیرومندی نیاز دارد که بتواند حاکمیت قانون را در سراسر افغانستان پیاده کند، اما در قانون اساسی افغانستان نهادها و مکانیسم هایی در نظر گرفته شده که تصمیم گیری را همین حالا هم غیرمتمرکز ساخته است."

آقای عمر افزود موجودیت مقام نخست وزیری در نظام باعث می شود که میان نخست وزیر و رئیس جمهوری بر سر تقسیم قدرت کشمکش به میان آید. او همچنین تلاش برای برقراری نظام فدرالی را "غیرواقعبینانه" دانست و گفت این نظام با تقویت قدرت های محلی زمینه مداخله خارجیها را فراهم می کند.

با این حال و با گرم شدن بحثها بر سر شکل نظام سیاسی در افغانستان، به نظر می رسد هیچ یک از نظریات مطرح شده در این زمینه در حدی از پختگی نرسیده است که اجماع همگانی را به وجود آورد.

ترکیب معاونان نامزدهای انتخابات، نماد کثرت گرایی؟

بسم الله الرحمن الرحیم

ترکیب معاونان نامزدهای انتخابات، نماد کثرت گرایی؟

میرویس یاسینی و معاونانش، امان الله پیمان و عبدالقیوم سجادی

میرویس یاسینی و معاونانش، امان الله پیمان و عبدالقیوم سجادی

گزینش و ترکیب معاونان نامزدهای دومین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در زمان ثبت نام آنها بحث های زیادی را برانگیخت و این موضوع چند هفته خوراک رسانه ها بود.

براساس ماده شصت قانون اساسی افغانستان، نامزدهای ریاست جمهوری باید دو معاون خود را هم به رای دهندگان معرفی کند.

به این ترتیب در واقع معاونان رئیس جمهوری نیز در پیروزی و شکست نامزد ها نقش دارند و آنها نیز افرادی به حساب می آیند که با رای مستقیم مردم انتخابات شده اند و رئیس جمهوری حق برکناری آنها را ندارد.

زمانی که حامد کرزی مارشال قسیم فهیم و کریم خلیلی را به عنوان معاونان اول و دوم خود به کمیسیون انتخابات معرفی کرد، این بحث ها داغ تر شد و توجه بیشتری را جلب کرد.

آقای کرزی در گزینش معاونان خود به گونه آشکاری سابقه جهادی آنها و رعایت توازن قومی را در نظر گرفت. او، که خود یک پشتون است، یک تاجیک -فهیم- و یک هزاره -خلیلی- را به معاونت خود برگزید.

چنین ترکیبی در این انتخابات تنها محدود به تیم آقای کرزی نمی شود، بیشتر نامزدهای دیگر هم این ترکیب سه قومی را رعایت کرده اند. برخی نامزدهای پشتون تبار دیگر هم مانند آقای کرزی معاونان خود را از ا قوام تاجیک و هزاره برگزیده اند.

برعکس محبوب الله کوشانی که خود تاجیک است معاونان خود را از اقوام هزاره (محمد زمان اطرافی) و پشتون (محمد شریف تره خیل) انتخاب کرده و همچنین رمضان بشردوست که خود هزاره است، محمد موسی بارکزی (پشتون) و عفیفه معروف (تاجیک) را به عنوان معاونان خود معرفی کرده است.

محمد حکیم تورسن، که خود ازبک است، نصرالله زیارمل (پشتون) و محمد یاسین علوی (سید شیعه) را به عنوان معاونان اول و دوم خود برگزیده است.

ترکیب مبنتی بر توازن قومی و مذهبی در گزینش معاونان دیگر نامزدهای ریاست جمهوری هم با تفاوت های کم و بیش در نظر گرفته شده است.

ترکیب سه قومی

اگر تیم هایی خواسته باشند که افرادی را استخدام کنند تا خود را ملی جلوه دهند و مردم را بفریبند، در آن صورت من فکر می کنم این وضعیت و حتی حضور افراد بدون صلاحیت از اقوام مختلف در حکومت می تواند به متراکم شدن عقده های اجتماعی بینجامد و ما را با بحران های خطرناکتر اجتماعی مواجه کند

احمد بهزاد

احمد ضیا رفعت استاد دانشگاه کابل می گوید ترکیب قومی معاونان نامزدها در سیاست افغانستان بیشتر متکی به "روش های عرفی" است و نه معیارهای رسمی.

در قانون شرایط ساده ای برای گزینش معاونان ریاست جمهوری وضع شده است: آنها باید مسلمان، متولد از پدر و مادر افغان و چهل ساله باشند، تابعیت کشوری دیگر را نداشته باشند و همچنین از سوی دادگاه محکوم به ارتکاب جرایم ضد بشری و محرومیت از حقوق مدنی نشده باشند.

آقای رفعت گفت: "در انتخابات تعلقات قومی، مذهبی، سمتی و زبانی تاثیرگذار است، نامزدان هم با توجه به همین تاثیرگذاری است که سعی می کنند ترکیب گروه کاری خود را به گونه ای درست کنند که همسویی داشته باشد با تناسب های قومی و مذهبی."

آقای رفعت افزود که در درون این "قاعده"، که مبتنی بر ترکیب سه قومی است، استثناهایی هم وجود دارد. به گفته او، دکتر عبدالله که از نامزدهای مطرح و پشتون تبار است، یک معاون پشتون، همایون شاه آصفی، و یک معاون هزاره، دکتر چراغ علی چراغ، را انتخاب کرده است.

البته اشرف غنی احمدزی هم چنین ترکیبی را در نظر گرفته است. محمد ایوب رفیقی، معاون اول آقای احمدزی پشتون و محمد علی نبی زاده، معاون دوم او هزاره است.

به عقیده آقای رفعت، به علاوه قومیت و مذهب، شاخص های دیگری مانند زبان، جنسیت، شهرت، اقتدار و تخصص هم در ترکیب معاونان نامزدهای ریاست جمهوری قابل توجه است.

ترکیب جنسیتی

دکتر عبدالله و معاونانش، همایون شاه آصفی و چراغ علی چراغ

عبدالله عبدالله و معاونانش، همایون شاه آصفی و چراغ علی چراغ

از ۴۱ نامزد انتخابات ریاست جمهوری، ۹ نامزد به علاوه مسائل دیگر، به ترکیب جنسیتی هم توجه کرده اند. از جمله رمضان بشردوست، یک مرد و یک زن را به عنوان معاونان خود برگزیده است.

از جمله زنانی که به معاونت نامزدها انتخاب شده اند دو زن معاون اول هستند: زرمینه سحر، معاون اول بازمحمد و ثریا دقیقی، معاون اول محمد نصیر انیس و شش زن دیگر در ردیف معاونان دوم حضور دارند: نادیه، نفس جهید، فاطمه نعیمی، شینکی ذهین کروخیل و نورضیا چرخی. به این ترتیب مجموع معاونان زن به هشت تن می رسند.

دو نامزد زن، فروزان فنا و شهلا عطا همه معاونان خود را از میان مردان انتخاب کرده اند: نسیم الله درمان و غلام جیلانی معاونان خانم فنا و عبدالحبیب سیر و گل محمد ارزگانی معاونان خانم عطا هستند.

با این حال، کمتر نامزدی وجود دارد که معاونان خود را از یک قوم و یا یک طیف فکری و اجتماعی برگزیده باشد. از جمله نامزدانی که در این ردیف قرار می گیرند حبیب منگل و شهنواز تنی هستند که همه معاونان خود را از قوم تاجیک و تنها از میان اعضای گروه فکری خود برگزیده اند.

محمد داوود راوش و نفس جهید معاونان آقای منگل و نثار احمد سلیمی و محمد جان پامیری، معاونان آقای تنی هستند. معاونان آقای تنی به علاوه وابستگی به حزب واحد، مانند خود او پیشینه نظامی و حتی همکاری در یک ارگان، وزارت دفاع، را دارند.

تقریباً همه نامزدها "شایستگی" را معیار اصلی در ترکیب معاونان خود می دانند، اما آقای رفعت می گوید: "ما چهره های علمی در میان نامزدان ریاست جمهوری نمی بینیم؛ چون خود خیلی چهره های علمی نیستند، در میان معاونان شان هم چهره هایی که از تخصص لازم بهره مند باشند، خیلی زیاد نمی شود سراغ کرد."

چرا این گونه؟

حامد کرزی و معاونانش در انتخابات

آقای کرزی به طور آشکاری به سابقه جهادی معاونانش و همچنین توازن قومی در ترکیب تیم خود توجه کرده است

با این حال، نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری چرا چنین ترکیب متنوعی را در گزینش معاونان خود در نظر گرفته اند؟

آقای رفعت به این نظر است که به دست آوردن رای بیشتر از میان اقوام و طیف های مختلف اجتماعی عمده ترین دلیل رعایت این تنوع است. به باور او، علاوه بر این، "نامزدها می خواهند این نکته را هم مطرح کنند که باور به تامین عدالت و مشارکت اقوام در قدرت دارند."

احمد بهزاد، عضو مجلس نمایندگان افغانستان رعایت ترکیب متنوع در تیم های انتخاباتی را برای فایق آمدن بر "بحران بی اعتمادی" امری "پسندیده" می داند، اما به نظر او، تجربه گذشته تا حد زیادی این باور را تقویت کرده که "حضور افراد در تیم های انتخاباتی لزوماً به معنای مشارکت وسیع و همه جانبه اقوام در قدرت تلقی نمی شود."

آقای بهزاد معتقد است "اگر نامزد هایی خواسته باشند خود را ملی جلوه دهند و مردم را بفریبند، در آن صورت من فکر می کنم این وضعیت و حتی حضور افراد بدون صلاحیت از اقوام مختلف در حکومت می تواند به متراکم شدن عقده های اجتماعی بیانجامد و ما را با بحران های خطرناکتر اجتماعی مواجه کند."

با این همه، شماری حتی نفس حضور افرادی از اقوام، مذاهب و گروه های مختلف اجتماعی در ساختار قدرت را ارزشی می دانند که پس از سه دهه جنگ در افغانستان به دست آمده است و به باور آنان، نامزدها کوشیده اند این "ارزش" را به نحوی در ترکیب تیم های خود بازتاب دهند.

گوشه ی ديگری از غارت و جنایت بولدزر حامد کرزی، گل آغا شیرزی

 بسم الله الرحمن الرحیم
گوشه ی ديگری از غارت و جنایت بولدزر حامد کرزی، گل آغا شیرزی

گوشه ی ديگری از غارت و جنایت بولدزر حامد کرزی، گل آغا شیرزی

کافی ست به تصاویر ويديویی که يک رسانه ی استراليایی آن را تهيه کرده، بخشی از زندگی شاهانه ی نصیب شده از قاچاق مواد مخدر و دزدی از دارایی های دولتی را مشاهده کنيد. طبق منابع کابل پرس، گل آغا شیرزی يا به قول کرزی بولدزر، پس از بدست گرفتن ولايت ننگرهار، مانند دوران ولايت قندهار، همچنان در قاچاق مواد مخدر و دزدی از عوايد گمرکی دست دارد.

کابل پرس: وقتی باراک اوباما پيش از انتخابات رياست جمهوری آمريکا به افغانستان و بويژه جلال آباد رفته بود، کابل پرس تنها رسانه ای بود که يک سوال درشت مقابل او قرار داده بود که او چرا در جلال آباد با يکی از بزرگترين قاچاقچيان مواد مخدر ديدار دارد. بسیار کوتاه در کابل پرس آمده بود که "اوباما ميان سربازان آمريکايی بر ضرورت مبارزه با طالبان و القاعده تاکيد می کند و همان روز با يکی از بنيادگراترين عناصر دولت که در قاچاق مواد مخدر دست دارد، ديدار می کند."

همين یادآوری کوتاه باعث شد که در روزنامه ی گاردين به آن اشاره شود و به عنوان نوعی واکنش متفاوت به سفر اوباما مطرح گردد. از آن پس هر از چند گاهی خبرنگاران بين المللی مانند آنچه در اين ويديو آمده (کليک کنيد)، همين پرسش را دوباره مطرح می کنند.

گل آغا شیرزی، کسی که به گفته ی خودش کرزی به او "بولدزر" خطاب می کند، يکی از بزرگترين قاچاقچيان مواد مخدر دنياست که علاوه بر آن در همراهی با سایر عوامل بنيادگرا در جنوب و شرق افغانستان در سرکوب روشنفکران و آزادی بيان نقش اساسی داشته است و دارد. طبق گزارش يک روزنامه کانادایی، شیرزی زمانی که والی قندهار بود، هفته ای يک ميليون دالر آمريکایی از راه قاچاق مواد مخدر و دزدی از عوايد گمرکی نصیب می شد.

کافی ست به تصاویر ويديویی که يک رسانه ی استراليایی آن را تهيه کرده، (اينجا را کليک کنيد) بخشی از زندگی شاهانه ی نصیب شده از قاچاق مواد مخدر و دزدی از دارایی های دولتی را مشاهده کنيد. طبق منابع کابل پرس، گل آغا شیرزی يا به قول کرزی بولدزر، پس از بدست گرفتن ولايت ننگرهار، مانند دوران ولايت قندهار، همچنان در قاچاق مواد مخدر و دزدی از عوايد گمرکی دست دارد.

در اين ويديو همچنين يکی ديگر از خطرناکترين ها در افغانستان " حاجی بشیر نورزی" را مشاهده می کنيد که علاوه بر ارتباط با سازمان های جاسوسی، در قاچاق مواد مخدر دست داشته و در رابطه ی تنگاتنگ با طالبان بوده است. ميليون ها دالر پول منتسب به طالبان که معمولا از توليد و قاچاق مواد مخدر و حمايت کشورهای مختلف مانند عربستان سعودی بدست می آمده، نزد بشیر نورزی نگهداری می شد.

دولت چند ساله حامد کرزی، دولت سرشار از فايده برای جنايتکاران، قاچاقچيان مواد مخدر و چپاولگران دارايی های همگانی بوده و هست. حامد کرزی بارها با انجام تحقيقات درباره رفتار غير قانونی رفقای نزديک خود مانند شیرزی مخالف کرده و مانع شده است. کرزی حتا به اين دست قبیل افراد علاوه بر پست و مقام و معافیت، با افتخار مدال هم می دهد.

نورزی نيز ظاهرا فعلا در آمريکا زندانی می باشد.

اينجا را کليک کنيد و اين ويديو را ببينيد.

آیا کرزی به میدان مبارزهء منطق خواهد آمد؟

بسمالله الرحمن الرحیم
برگرفته از کابل پرسwww.kabulpress.org
 
آیا کرزی به میدان مبارزهء منطق خواهد آمد؟
 

ظاهرأ از لحن اظهارات سخنگویان ادارهء کرزی چنین معلوم میشود که جناب آقای کرزی و مشاورین شان با اینکه همواره گوشهای خودرا دربرابر اینگونه مبارزطلبی های نامزدان کر میاندازند وبعضأ زیر نام افغان بودن، پاسپورت امریکایی داشتن، پناهنده غربی بودن، اخلاق مناظره را فهمیدن وغیره همچو دعوت هارا دفع الوقت نموده از زیر بار آن شانه خالی میکند، ولی حالا سخت دستپاچه شده و فعلأ درصدد راه اندازی یک مناظرهء نمایشی اند تا ازیکطرف به اقناع مردم پرداخته واز طرفی دیگر صدای مخالفین خودرا هم خالی وبی پاسخ نگذارند.

دو شنبه 6 ژوئيه 2009, نويسنده: قاری عتیق الله ساکت

آقای داکتر عبدالله عبدالله واشرف غنی احمدزی دو تن از نامزدان ریاست جمهوری از آغازین روزهای مبارزات تبلیغاتی شان تا حالا درچند روز متوالی طی چندین نوبت نشستهای مطبوعاتی ازطریق رسانه های داخلی وبین المللی آقای کرزی را علنأ به مناظره ومباحثهء رویاروی با حضور افراد نخبه وخبرنگاران داخلی وخارجی و بانشرمستقیم رسانه های صوتی وتصویری فراخواندند تا اگر رگ غیرتمندی ایشان بجنبد و به میدان مناظره با افراد مبارز طلب بشتابد ولی متأسفانه تاهنوز که هنوز است ایشان تاحالا دربرابر ایشان حاضر نشده و ازدور ها پیام خودرا برای دعوت ایشان چنین مبادله کرد:

"برادر! مه اول باید بفهمم کسیکه با من مقابل میشه و مناظره میکنه اول خودش افغان اس یا نی؟ آیا او واقعأ افغان اس یا بخاطر وارد کردن فشار بالای کرزی ازجاهای دیگه آمده. آیا او کسی نیست که پاسپورت خوده امانت درسفارت آمریکا مانده وتا ختم انتخابات اگه کامیاب نشد باز راهء خوده میگیره و میره. مه آدم صاف، ستره وپاک استم که مره همه مردم افغانستان بخوبی میشناسند، او آدمهارا مه حاضراستم با اوشان مناظره کنم واینطور درمباحثه ایشان را بند بیاندازم که خوده خلاص کده نتانن."

ظاهرأ منظور اصلی رییس جمهور آقای کرزی ازین اظهارات آقای اشرف غنی احمدزی بوده است که درین اواخر موصوف رازهای نگفتنی را در ارتباط فساد اداری بوسیلهء شخص رییس جمهور افشا کرده است. ولی پرسش اینجاست که حتی اگر اینهمه موارد درحق آقای احمدزی واقعیت هم داشته باشد چرا جناب رییس جمهور ازمقابل شدن با چنین فردی احتراز میکنند وباداشتن همچو مواصفات پاسپورت آمریکایی داشتن ویا پناهندهء غرب بودن ازمناظره نمودن با اینگونه افراد خودداری میکنند؟ آیا خود ایشان برای مدتی مدیدی درکشور ایالات متحدهءآمریکا مسکن گزین وپناهنده نبودند؟ پس این چه یک بهانهء بی محتوا برای گریز از مقابله و رویارویی است.

گفتگوی باز سیاسی در میان نامزدان ریاست جمهوری که تازه ترین روش و برخاسته ازجامعهء آمریکاست در واقعیت امر یگانه شیوهء مناسب برای تشخیص درست میان افراد شایسته در برگزاری انتخابات است که برای ملت این فرصت را میدهد تا ظرفیت علمی وتجارب سیاسی نمایندگان خودرا درلابلای مباحثات ومناقشات داغ وبی پردهء ایشان درملأ عام تشخیص دهند وازین طریق شخص غالب را که دردفاع ازبرنامه ها وراهکارهای خود بالای دیگران تفوق مییابد ویرا بعنوان فرد واجد شرایط و گزینهء مناسب برای احراز کرسی ریاست جمهوری شناسایی کنند. حالا سؤال اینجاست که آیا آقای کرزی برای این فراخوان علنی در همچو مبارزه ومباحثهء علمی آماده خواهد شد یاخیر؟ آیا او اینقدر ظرفیت وپشتوانهء علمی دارد که همچو "بارک اوباما" ویا هم " احمدی نژاد" و "موسوی" دربرابر طوفان تند وتیر انتقادات وپرسشهای رقبای خود ایستادگی کرده درساحهء فرهنگ، اقتصاد، سیاست وغیره طرح های ابتکاری خودرا تشریح نماید و با توضیح راهکارهای عملی ومنطقی رقبای مخالف خودرا بشکند وآنهارا قناعت دهد؟ بباور اکثر منتقدین او هیچگاه این ظرفیت را نخواهد داشت که باری برای چنین فراخوانی لبیک گوید و دربرابر مبارزطلبیهای رقبای خود بایستد. زیرا براساس برداشت اکثر تحلیلگران و ناظران سیاسی واقعیت اینست که آقای کرزی بسیار خوب میتوانند به طرز وکیل های واپارتمان ها، ملک ها و ادای حرکات چون ارباب های قریه عامیانه صحبت کنند وبا قصه ها،متلک گویی ها وچاربیتی های محلی مجالس را بسیار خوب به شکل خودمانی همچو محیط سماوار وچایخانه درآورند، ولی هیچگاه از گرمی صحبت عالمانه که شایستهء یک رییس جمهور است، برخوردار نیستند. حتی به باور اکثر مردم وی درهمه روابط داخلی وبیرونی بیشتر درنقش یک دلقک بازی کرده است تا یک رییس جمهور واقعی.

تا هنوز سخنگویان ریاست جمهوری سکوت آقای کرزی ودلیل حاضر نشدن او را درهمچو مباحثات ومناظرات میان نامزدان ریاست جمهوری به بهانهء مصروفیتها ومشغولیتهای فراوان وی توجیه کرده گفته اند ازینکه جناب ایشان سخت مصروف کارهای ریاست جمهوری استند، بنأ عجالتأ حاضر نیستند که به این نوع مباحثات وارد شده دربرابر رقبای خود رو برو بحث علمی نماینداما درآینده این تصمیم را دارند تا دربارهء یکی ازین نامزدان که کم ازکم به فرهنگ واخلاق مناظره آشنایی داشته باشد، فکر کنند وبا او مستقیم در مباحثات تلویزیونی مشارکت نمایند!!!؟

ظاهرأ از لحن اظهارات سخنگویان ادارهء کرزی چنین معلوم میشود که جناب آقای کرزی و مشاورین شان با اینکه همواره گوشهای خودرا دربرابر اینگونه مبارزطلبی های نامزدان کر میاندازند وبعضأ زیر نام افغان بودن، پاسپورت امریکایی داشتن، پناهنده غربی بودن، اخلاق مناظره را فهمیدن وغیره همچو دعوت هارا دفع الوقت نموده از زیر بار آن شانه خالی میکند، ولی حالا سخت دستپاچه شده و فعلأ درصدد راه اندازی یک مناظرهء نمایشی اند تا ازیکطرف به اقناع مردم پرداخته واز طرفی دیگر صدای مخالفین خودرا هم خالی وبی پاسخ نگذارند. چنین بنظر میرسد که آقای کرزی بخاطر گریز ازین معضل، با انتخاب چهره های هزار بار ضعیفتر ازخود ویا هم دلالان سیاسی ونامزدان ساختگی که خودش ازقبل ایشان را بنام نامزد ریاست جمهوری وارد میدان ساخته به مناظره بنشیند تاهرچه خودش درین مناظره بگوید اوشان هم کله خودرا به علامت تأیید بجنبانند و پس ازچند بگو مگو های ساختگی عاقبت هم دربرابرش زانو بزنند و بگویند که مرحبا مادر دهر نزاید چنین فرزندی که تویی!!!؟ بنأ هرگاه ایشان چنین برنامه یی را درسر داشته باشند، با جرأت گفته میتوانیم که افراد مورد نظر ایشان درهمچو نشستهای نمایشی برای همگان بسادگی قابل پیش بینی خواهد بود. زیرا حرکات سیاسی آقای کرزی دربازی ها ومعاملات شان همچو شطرنج بازهای خورد سال و بی تجربه کاملأ تکراری است و ازهمینرو حرکات آیندهء شان خیلیها به آسانی قابل تصور است. طور مثال مردم ما شاهد اندکه در دور قبلی انتخابات ریاست جمهوری شخصی عجیبی بنام "حسیب آرین" از منطقهء کوچهء اندرابی کابل بعنوان تندترین رقیب وی به صحنه آمد وهمچو سایر نامزدان مجهول الهویه همچو سمارق بیکبارگی رشد و در ردیف سایر نامزدان بی نام ونشان باصطلاح "آدمهای غریب و بادبرنجی" قرار گرفت. این شخص متذکره برخلاف توقع درست در آغازین ساعات روز انتخابات در کنار صندوقهای رأی دهی طور ناگهانی به نفع آقای کرزی تغیر عقیده داد وازطریق رسانه ها موضوع انصراف وتسلیم شدن خودرا درپای کرزی چنین اعلان کرد: من با اینکه صد فیصد از برنده شدن خود درین انتخابات مطمین بودم و هستم ولی بخاطر آرامش، ایجاد اتحاد واتفاق درمیان مردم بلاکشیدهء افغانستان از نامزدی خود به نفع آقای کرزی میگذرم و ازهمه طرفداران خود میخواهم که رأی خویش را به شخصیت فاضل ودانشمند کشور آقای کرزی بیاندازند. من از دیروز تاحالا که فعلأ ساعت ده بجهء روز است به تعداد دو ملیون تیلفون را که ازهرگوشه وکنار کشور برایم زنگ زده میشد، جواب داده ام و ازهمه طرفداران خود احترامانه خواهش کرده ام که رأی خودرا برای من نه، بلکه برای آقای کرزی بیاندازند و ازمن منصرف شوند. (خوب دقت کنید دو ملیون زنگ دربیست وچهارساعت)

و باین ترتیب بالاخره این شخصیت متنفذ دو ملیون نفری!!!؟ درست در روز برگزاری انتخابات یکصدو هشتاد درجه به نفع آقای کرزی تغیر عقیده داد و همینکه انتخابات بپایان رسید، پس از چندی براساس حکم رییس جمهور آقای کرزی دریکی از نواحی شهر کابل بحیث آمر حوزهء چهارم تعین گردید و پاداش بسیار ناچیزی راکه بخاطر آن شخصیت خودرا درین نمایشنامهء چند روزه برای مدتی دراختیار آقای کرزی قرار داده بود، از نزدش بدست آورد. جالب اینجاست که همین شخص متذکره اینبار باز وارد میدان شده و وحالا نیز در میان فهرست طولانی نامزدان ریاست جمهوری اخذ مقام کرده است. چند روز پیش مصاحبه موصوف دریکی ازجراید تحت این عنوان درشت به نشر رسیده بود که خیلی ها خنده آور بنظر میرسید:

حسیب آرین میگوید:

غیر از کرزی دیگر هیچ حریفی ندارم

حالا خوب دقت کنیدکه جناب رییس جمهور چگونه معامله میکند و باچه کسانی معامله مینماید؟ موجودیت آمر صاحب حوزهء چهارم کابل بار دیگر در فهرست نامزدان ریاست جمهوری سرزمین آریانا وخراسان کبیر درشرایط فعلی وارتباط ایشان با رییس جمهور ترسیم کنندهء هرم خارق العاده یی سلسله مراتب اداری در دستگاهء آقای کرزی است که هیچگاه در طول تأریخ چنین چیزی دیده نشده است. مابرای چنین ارتباطات ومعاملات اصلأ هیچ حسادتی با ایشان نداریم زیرا هردو ازیک تکه وکرباس اند ولی بهتر این خواهد بود که درهمان ناحیهء که آمرصاحب حوزه ایفای وظیفه مینمایند، جناب کرزی صاحب هم وکیل همان حوزه بعنوان وکیل گذر باشند که ازعهدهء چنین وظیفهء بسیار بخوبی برمیایند.

کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند همجنس با همجنس پرواز

شانس برد و باخت

بسم الله الرحمن الرحیم

برگرفته از کابل پرس www.kabulpress.org

شانس برد و باخت

عبدالجبار ثابت: "هدف من چوکى رياست جمهورى نه، بلکه خدمت است و این را يک وسيله خوب براى خدمت ميدانم."

 





عبدالجبار ثابت:

... با استاد سیاف که تازه از زندان کمونستان رهایی یافته بود، آشنا شدم وی از من دعوت نمود که با وی در ساختن حزب وی کمک کنم. مدتی با استاد سیاف بودم. بعد ها من حزب وی را رها کردم و با حزب حرکت مولوی نبی پیوستم. این حزب را هم بعد ها رها کردم. یک روز من را حکمتیار صاحب در پشاور دید و گفت نزدم بیا ترا کار دارم، نزدش رفتم وی نیز از من خواست که با او بپیوندم. در حقیقت عضویتم در حزب اسلامی از همین صحبت با حکمتیار صاحب شروع شد. بعد ها زمانیکه در رادیو صدای آمریکا در واشنگتن کار می کردم، از بس که بر نامه های این رادیو را برای تبلیغ حزب اسلامی استفاده می کردم، این را دیو به عوض رادیو صدای آمریکا مشهور به رادیو« صدای حکمتیار» شهرت یافت. در نتیجه همین گرایش من به نفع حکمتیار صاحب بود که از رادیو صدای آمریکا اخراج شدم. در هنگامیکه آمریکا را ترک می گفتم به قصد پشاور از حکمتیار خواستم که سه صد هزار دالر برایم بفرستند تا یک خانه را که در آمریکا به مبلغ هشت صد هزاردالر خریده بودم، ضرورت داشتم که قسمت قسط آنرا بپردازم در غیر آن خانه از دستم می رفت.

اما حکمتیار در بدل تمام خدماتم که با عث اخراجم از رادیو حتا امریکا شد، این مقدار پول را برایم نداد. به هر تر تیب من از منابع دیگر پول قسط خانه را دادم ولی وقتی به پاکستان آمدم حزب وی را ترک گفتم.

چرا حامد کرزی و دیگران نه ، رمضان بشردوست اری؟

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا حامد کرزی و دیگران نه ، رمضان بشردوست اری؟

 

 

حامد کرزی:

بعد از جلسات بن و انتخاب شدن حامد کرزی به عنوان رئیس جمهور موقت افغانستان او یک چهره ناشناخته بود. دوران حکومت موقت حامد کرزی تقریبا دوران خوبی برای او بود زیرا در این چند سال امنیت افغانستان خیلی خوب بود. بازسازی در افغانستان اغاز شده بود و مهاجرین زیادی به کشور برگشتند. سرمایه گذران زیادی شروع به سرمایه گذاری در افغانستان کرده بودند. بسیاری بر این باور بودند که حامد کرزی یک رئیس جمهور موفق است. اما هر چه از دوران حکومت وی می گذشت ضعف هایش نمایان می شد. موفقیت دوران موقتی وی بر می گرد به اینکه در ان زمان طالبان همه فراری و از هم پاشیده شده بودند. و  یا به نقشه ای می خواستند همه را غافلگیر کنند. تا بعد از پنهان شدن چند ساله یکباره شروع به بم گذاری و قتل کشتار کنند. به هر حال دوران اول حکومت حامد کرزی برای بسیاری از مردم افغانستان که سه دهه جنگ و قتل و کشتار، بیچاره گی ، اواره گی و دربدری را دیده بودند. از دوره موقت رضایت داشتند. بعد از اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی حامد کرزی در انتخابات ریاست جمهوری زمان ان فرار رسید تا هر روز ضعف های مدیریتی و ریاستی حامد کرزی نمایان شود.

با گذشتن هر سال از ریاست جمهوری وی، افغانستان هر روز نا ارامتر و هر روز چهره واقعی اش نمایان تر می شد.

وضع زندگی ، فقر و بدبختی ، بیکاری در افغانستان هر روز بشتر و بشتر می شد.

در اینجا به چند ضعف عمده اقای کرزی اشاره می کنیم

الف:- مدیریت و دیکتاتوری

حامد کرزی یک مدیر ناموفق است و تقریبا نمی تواند کابینه خود را کنترل کند. در حکومت او هر کسی هر کاری که بخواهد می کند. اما در عین حال بعضی اوقات او خیلی مغرورانه و مثل پادشاهان عمل می کند.تخت هر شرایطی نظر خود را در جامعه پایان می کند. از نمونه بارز ان می توان به داکتر سپنتا اشاره کرد. پارلمان افغانستان وقتی او را از مقامش برکنار کرد. حامد کرزی با لجبازی و پافشاری هرگز زیر بار این تصمیم نرفت. تا به امروز داکتر سپنتا وزیر امور خارجه است.

ضعف مدیریتی حامد کرزی باعث شده که مردم افغانستان برای نرفتن به ادارت دست به دعا بلند می کند. فساد مالی و یا رشوت گرفتن بالا رفت. از یک اداره کوچک گرفته ، از پلیس لب سرک گرفته تا خود وزیران از مردم رشوت می گیرند.

ب: امنیت:

با گذشتن از حکومت حامد کرزی هر سال امنیت بدتر شد. ناامنی در افغانستان کسترش یافت. به طوری که دامنه این ناارامی ها در کابل هم رسید. اما دولت افغانستان هرگز نتوانست با این ناارامی ها مقابله کند. شاید دلیل عمده  ان این بود که رئیس جمهور کرزی بر نیروهای خارجی تسلط نداشت. نیروی های خارجی زیر کنترل وی نبود. همین باعث می شد که نیروهای خارجی دست به قتل و کشتار مردم عادی بزند که نمونه های ان کم نیست. حمله بالای عروسی در قندهار و........ که حامد کرزی با یک عذرخواهی ان را از ذهن پاک می کرد.

با این حال دامنه ناارامی جان بسیاری از مقامات بلندپایه را نیز گرفت و یا تهدید کرد. کشتن شدن شهید مصطفی کاظمی و شش نمانیده پارلمان افغانستان، حمله به حامد کرزی و کشته شدن یک نماینده پارلمان. با این وضع حامد کرزی نتوانست هیچ استراتژی برای مقابل با این ناارامی پیاده کند. هر روز ناارامی بیشتر و این نارامی به کابل پایتخت هم رسید. انفجار در سفارت هند، انفجار در هتل سرینا، حمله بالای کاروان حمل کننده مواد در کمپنی و ...........

حکومت کرزی از نظر امنیت و استراتژی برای مقابله با طالبان خیلی ضعیف عمل کرد. و در اکثر نقاط افغانستان طالبان حکومت می کرد.

ج:مواد مخدر و فساد مالی:

مواد مخدر یکی از پر صدا ترین خبر در جهان بود. با وجود مصرف میلیون ها دلار باز هم هر سال تولید مواد مخدر در افغانستان افزایش می یافت. تولید مواد مخدر در افغانستان باعث نگرانی سازمان ملل شد. میلیون ها دلار برای کاهش دادن تولید مواد مخدور به دولت افغانستان کمک شد. اما همه ی این پولها به جیب وزیران رفت. از برادر حامد کرزی بعنوان بزرگترین قاچاقچی مواد مخدور و بسیاری از وزیران کابینه حامد کرزی در فروش و قاچاق مواد مخدر دست دارند. با این وجود ایا حامد کرزی می خواست که منبع در امد خود و وزیرانش و والیان و....... را بند کند. نه نه نه

د:کابینه حامد کرزی:

کابینه حامد کرزی یک کابینه جنجال برانگیز است زیرا در ان وزیران زیادی جابحا شد. حامد کرزی در مدت حکومت خود وزیر ناموفق را از یک وزارت برداشته و به وزارت دیگر می شاند. این کار در نوع خود جالب است زیرا در هیچ کابینه در دنیا پیدا نمی کنید که یک وزیر ناکام را از یک پست برداشته و به پست دیگر بنشاند. اما در کابینه حامد کرزی این کار یک سرگرمی است.

دارایی وزیران حامد کرزی خیلی رشد سریعی داشت. انها که تا قبل از وزارت هیچی نداشتند. بعد از وزارت صاحب مارکیت ها و هتل های پنچ ستاره شدند. با وجود اینکه وزیران و شخص حامد کرزی در برنامه شفاف سازی دارایی شرکت می کردند. اما این برنامه با گفتن چند جمله پایان و بدون هیچ پاسخ به سوال خبرنگاران پایان می یافت.

اما هیچ کس باور نمی کند که دارایی انها انقدر که خودشان می گفت باشد.

دیگر ضعف های حکومت حامد کرزی:

از دیگر ضعف های حامد کرزی بدون برنامه بودن حکومت وی برای کمک به اسیب دیدگان فصل زمستان بود. به طوری که عده ای زیاد از سرمایه تلاف شدن. گرسنگی فقر و بیکاری در کشور فریاد می زد. بسیاری از مردم حتی نان شب خود را نداشت. کودکان از فقر تلاف می شد. با این وجود دولت هیچ برنامه ی برای مقابله نداشت.

وضیعت مهاجرین در کشور همسایه نگران کننده بود. کشور های همسایه و بالخصوص ایران هر زمستان اقدام به بیرون کردن مهاجرین می کرد. اما دولت هیچ برنامه ی برای جایگزین کردن انها در کشور نداشت. حتی دولت صدای خود را در برابر شکنجه های که نیروی پلیس ایران برا مهاجرین وارد می کرد بلند نکرد.

افغانستان هر سال شاهد بیرون کردن مهاجرین از کشور های همسایه بود.

افتخارات دولت حامد کرزی:

خیلی کم افتخارات در زمان حکومت وی پیدا می شود اما با این حال یکی از افتخارات شاخص وی شیک پوش  رئیس جمهور جهان است. از حامد کرزی بعنوان شیک پوش ترین رئیس جمهور جهان یاد می شود. چپن وی ساخته شده از ابریشم است. بااین حال باید دید که کشوری که مردم ان از گرسنگی می میرد رئیس جمهور ان کشور به عنوان شیک پوش ترین رئیس جمهور دنیا است.

دکتر عبدالله عبدالله:

دکتر عبدالله عبدالله یکی از کاندیدن شاخص این دوره است. اما بزرگترین ضعف وی الوده بودن دستش به خون مردم در زمان جنگ داخلی ، دوران ناموفق و برکناری اش از کابینه حامد کرزی .

عبدالله سال ها به عنوان وزير امور خارجه ی دولت برهان الدین ربانی و حامد کرزی کار کرد و مشهور است که اداره ی او يکی از فاسد ترين ادارات بود که اختلاس و زد و بند در يکی از اوج های خود قرار داشت.

دیگر کاندیدان:

دیگر کاندیدان افغانستان بسیاری انها متهم به الوده بودن دست شان به خون مردم در زمان جنگ داخلی ،  فساد مالی ، قاچاق مواد مخدر و پایین بودن سطح علمی، نداشتن مدارک بالای علمی است.

 

رمضان بشردوست:

رمضان بشر دوست  یکی از چهر های شاخص سیاسی در افغانستان است.

او دارای مدارک بالا از دانشکاه های فرانسه است. وی به عنوان وزیر پلان و نماینده مردم کابل در پارلمان بود.

رمضان بشردوست شاید شاخص ترین چهره سیاسی در افغانستان و در عین حال مردم عادی به وی دسترسی دارد. وی را می توانید همه در خیمه ملت پیدا کرده و با وی گفتگو کنید. دارای یک موتر کهنه و مدل پایین است. معاش و حقوق خود را به مردم فقر می دهد.

 تنها کاندیدی است که در کارنامه اش هیچ نوعی اثاری منفی نیست.

 

 

 در زیر مختصر زندگینامه وی را می گذاریم

 

متولد 1340 خورشیدی در منطقه ی قره باغ ولايت غزنی و دارای درجه دکترا در رشته ی حقوق و علوم سیاسی می باشد. آخرين وزير پلان افغانستان بود که بدليل اختلاس و فساد گسترده ان. جی. او های بين المللی و داخلی، دستور انحلال 1935 ان. جی . او را صادر کرد، اما با مخالفت شدید مقامات بلندپايه ی داخلی مانند اشرف غنی احمدزی، انورالحق احدی، حنيف اتمر و مقامات بين المللی مانند سفير وقت آمريکا زلمی خليل زاد مواجه شد. کرزی از اقدام بشردوست حمايت نکرد و او در نشستی خبری، استعفای خود را رسما اعلام نمود. بشردوست پس از استعفا در پارک شهر نو کابل خيمه ای را برپا کرد و ارتباط بی واسطه ی خود را با مردم گسترده تر نمود. ده ها هزار تن از نقاط مختلف افغانستان به پارک شهر نو آمدند و همبستگی خود را با او اعلام کردند. بشردوست در انتخابات پارلمانی توانست با رای چشم گير مردمی وارد پارلمان شود. از او به عنوان تنها کسی ياد می شود که آرایی که با آن وارد پارلمان شده آرایی ملی می باشد و به هيچ عنوان قومی، تنظيمی، گروهی و سمتی نبوده است. بشردوست تنها وکيل پارلمان افغانستان است که با افشای اسناد، از سیستم فاسد و حکومت دزدان و ناقضان حقوق بشر انتقاد کرده است. او همچنين تنها مقامی ست که مانند افراد عادی در خيابان های شهر قدم می زند و با مردم ديدار می کند. خيمه ی رمضان بشردوست معروف به " خيمه ی ملت" پس از پيروزی او در انتخابات پارلمانی از پارک شهر، به مقابل پارلمان و حاشیه ی خيابان دارالامان منتقل شد.

تاکنون هيچ سندی مبنی بر اختلاس و سوء استفاده بشردوست و يا شرکت وی در جنگ های داخلی منتشر نشده است.

 با این وجود دکتر رمضان بشردوست تنها شخصی که لیاقت رئیس جمهوری را دارد است. اما باید دید که وی برنده می شود یا نه.

 

 

به رمضان بشردوست رای می دهم زیرا؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

به رمضان بشردوست رای می دهم زیرا؟؟

نمی دانم که رای من حساب می شود یا نه؟؟ نمی دانم که انتخاب افغانستان یک انتخابات شفاف و عادلانه است یا نه؟ نمی دانم و نمی توانم بالای انتخابات باور کنم. ولی باز هم رای می دهم. حقی را که بر گردنم است اداء می کنم. ولی حقم را کورکورانه و یا برای پول اداء نمی کنم. بلکه با چشمان باز و با شناختی کامل از فرد مورد نظرم و رضایت کاملی که از کارنامه وی دارم بدون تعصب قومی ، بدون تعصب مذهبی به

 به رمضان بشردوست رای می دهیم زیرا وظیفه کسی که رای می دهد اینست که فردی را انتخاب کند:

از نظر علمی و تحصیلات در سطح بالایی باشد.

کارنامه اش خوب باشد.

قابل دسترس باشد.

دست اش به خون مردم الوده نباشد.

فساد مالی و یا نکته منفی در کارنامه اش نباشد.

برای مردم کار کند.

و.........

من این همه صفت را در بشردوست پیدا کردم. او از نگاهی علمی در میان همه کاندیدان بالاترین مدارک تحصیلی را از بهترین دانشگاه فرانسه دارد. او دستش به خون مردم الوده نیست. در هیچ یک از احزاب کی در دوران جنگ داخلی به قتل و غارت مردم پرداخته بود همکاری و کمک نکرده است. مانند بسیاری از مقامات بلندپایه افغانستان مواد مخدور نمی فروشد. فساد مالی ندارد. بلکه خود معاش خود را به فقیران می دهد.

به رمضان بشر دوست رای می دهیم زیرا همیشه در دسترش است و هر وقت می توانی انتقادات پشنهادات خود را بهش بگویی. به او رای می دهم که از زندگی در کاخ ، سوار شدن در موترهای اخرین مدل، خوردن غذاهای لذیذ و زندگی پادشاهی گذشته است. و در خیمه ای زندگی می کند. تا بتواند احساس همدردی با مردم افغانستان کند. به او رای میدهم که حاضر نشد موتر اخرین مدل و شیشه سیاه بخرد. به او رای میدهم زیرا مانند دیگر مقامات بلندپایه و کاندیدان نیست که هنگام عبور از کابل با یک موتر شیشه سیاه و چندین موتر پر از بادگارد سرگها را برای مدت طولانی مسدود می کند.

و بالاخره به او رای می دهم زیرا مانند دیگر کاندیدان نیست که با دادن پول از ادمان سرشناش بخواهد که برای او تبلیغ کند. به او رای می دهم زیرا مانند کرزی پول به  ضبغت الله مجددی نمی دهد تا ضبعت الله مجددی بگوید: که به کرزی رای می دهم زیرا خدا گفته به کرزی رای بدهید.

به او رای می دهم که سایشته رای و لیاقت رای را دارد.

رمضان بشر دوست انتخاب همه ی مردم افغانستان

مصاحبه با اغای کامپیوتر باز شیر وبز نامزد ریاست جمهوری

بسم الله الرحمن الرحیم

 مصاحبه با اغای کامپیوتر باز شیر وبز نامزد ریاست جمهوری

 

با عرض سلام از شبکه تلویزون غروب سیاه و سفید چهارده انیچ مزاحم خانه های بی سقف و راه پله تان می شویم. امیدواریم که برنامه سراسر دلخراش ، بی سر و بی لیه و بدترین برنامه زندگیتان را تا اخر تماشا کنید البته اگر بیهوش نشدید.

این هفته در خدمت اغای کامپیوترباز شیروبز هستیم و ایشان مهمان بی کفش و موی ما است. طبق اخرین اخبار ها اغای کامپیوتر باز شیر وبز خود را نامزد ریاست جمهوری کرده که متاسفانه یا خوشبختانه توانسته که تایید صلاحیت شونه و وارد رقابت انتخابی شود در زیر مصاحبه کوتاه اما خیلی طولانی داریم که امیدواریم مورد پسندتان قرار بگیرد البته اگر تا اخر برنامه زنده ماندید.

خبرنگار: اغای محترم ما خیلی دنبال تان گشتیم تا شما را اینجا پیدا کردیم ابتدا نامزد شدن تان را در انتخابات تبریک عرض می کنم و امیدوارم که بزودی شاهد عروسی تان باشیم. از خودتان بگوید.

ک ش ب:-  واله خبرنگار صاحب ما کی خیلی گاه عروسی کرده بودیم و ما نامزد انتخابات شدیم و قرار نیست که عروسی کنیم. از خودم بگویم واله مه کی از صبح تا شب مواد مخدر سودا کیده ریی هستم و زندگی خوب تیر موشه. البته نه به اندازه ی که اگر مه رئیس جمهور شوم.

خ: راستی امی ره بگوید کی چی رقم خود خو نامزد کردین و توانستین که در بخش نهایی قرار بگیرد و تایید صالحیت شوید.

ک ش ب: امی پول بی صاحب برای چی هسته. او خبرنگار اگر تو ره هم شوق گرفته که رئیس جمهور شوی اگر پول دیره برو زیر میزی یا رشوت بیدی باز ببین کی چی رقم نامزد ریاست جمهوری موشی.

خ: خو رئیس جمهور اینده صاحب منظور مه از عروسی این بود که رئیس جمهور شوید. بگذاریم از تحصیلات تان بگوید.

ک ش ب: واله مه منظورتان را خیلی دیر فهمیدم ببخشی. از تحصیلات بگوم که هیچ رئیس جمهوری به اندازه مه دست نخوانده مه از سن 6 سالگی که مکتب رفتیم تا سن 30 سالگی در مکتب بودم. مه خیلی پخته درس خواندم و هر صنف را اینه باور نمونی 6 دفعه خواندم. صنف اول ره 6 دفعه خواندم صنف دو ره 6دفعه خواندم همی طور امده تا صنف ششم. و باور کو کی 24 سال وقت گرفت تا در صنف ششم رسیدم.

خ: خوب واقعا کی عالی بود و علم بالای شما برای کشور ما بدرد میخوره. از برنامه های تان بگویید و ابتدا سراغ تریاک برویم با تریاک چی کار می کننین

ک ش ب :- او مردم دیوانه امی شما عقل در سرتان است یا نه. امی تریاک کی است بهترین راه در امد هسته مره توخ کو از امزی تریاک سودا کیدو الی صاحب مارکیت، هوتل، خانه و هر چی شدم در حالی کی تا پیش از تریاک سودا کردو اب بینی خو بالا کشیده نمی توانستم. قسم یاد مونم اینه قسم یاد مونه و مه کی قسم یاد کردم حتما انجام می دهیم اگر من رئیس جمهور شوم. زمین را چی مردم ره امر میدم که بالای بام خانه خو در خوالی خو در هر جا کی می توانه تریاک کشت کنه تا کشور ما 200 درصد تریاک دنیا را تولید کنه

خ: واه واه ای ره موگه اقتصاد دان. مسله مهم امروز امی تروریستان یعنی طالبان  است با این ها چی کار مونی.

ک ش ب:  او مردم هر کس نباید پای خو ره از جول اته خو دراز کنه. نه مه ره در انها کار است نه انها را در ازمه. به مه چی که مردم را می کشد. مقصد در قومای مه و اندوال های مه کار نداشته باشه.

خ:  خو دیگه امی سرک یک مشگل بزرگ است. امی سرگ را چی رقم مونی.

ک ش ب:- واله در امی قسمت خیلی کار مونم. چرا کی امی مردم ما خیلی چاق شده. از دوستان عزیز خو طالبان خواهش مونم که تا میتوانم بم گذاری در سرک کنه تا امی سرک را غار غار کنه. وقتی موتر از سرگ تیر شد مردم با بالا کیده ده زمین بزن. وقتی مسافر را در خانه شی رساند تمام شی پیچ کیده بانه.

خ: شما با مسله برق و همچنین امی نرسیدن مواد خوراکی در زمستان چی کار مونی.

ک ش ب: واله امی مسله برق را برای شما پوشت کنده موگم. تا زمانی که تلسی بود برق است. امی که تلسی و پرینا خلاص شده برق موره و دیگه از برق دست خو بشوید. خدای شکر کین که مه از تلسی و پرینا خوش ام میایه و گر نه اصلا روی برق را نمی دیدید.

در مورد مسله نرسیدن مواد غذایی و کمک به مردم مناطق دور و از بین رفتن انها در زمستان باید بگویم. او لالی الی مه ده غم شکم مردم شونم. نه مه ره در مردم چی مه خودم که شکم پر بود. و بخاری در خانه گرم بود. در غم مردم چرا شونه مرد کی مرد. در از مه چی؟

خ: و الله دیگه چی بگم. از برنامه هایی اینده تان بگوید.

ک ش ب:-  دولت مه یک دولت کاملا ازاد است و مردم دموکراسی داره. هر کس دل شی هر کار مونه کنه به مه چی که قومندان ها مردم ره مکشه. دموکراسی است او بچه هر کار که دل شد کنه. مه اصلا در غم شی نموشم. به مه چی که وکلا سال یکدفعه در پارلمان نمیه. به مه چی که نیروهای خارجی مردم بی گناه را می کشد. دموکراسی زنده باد. هر چی دل شم موشه کنید پاینده باد.

خ:اوه خوب شد در یادام امد راستی همراه با همی فساد اداری یا به اصطلاح باکلاسها با امی زیرمیزی چی کار می کنید.

ک ش ج: افرین بچیم امی رقم سوال های خوب خوب کنو. به مه تمام کارمندان دولت، مامورین، پلیس ها و...... مژده می دهیم که اگر مه رئیس جمهور شدم ان وقت هر قدر کی کنده می توانه از مردم بکنه.

او بچه الی امی مامور بیچاره هم اوبال داره از صبح تا شب کار کنه و هیچ رشوت نکنه. اگه مه رئیس جمهور شونم هر چی که دل شی شده رشوت بگیره. هر قدر کی توانست رشوت بگیره به مه چی. البته باید هر دفتر سهم مه را جدا بیله و ماه در ماه برایم ریی کنه.

خ: از وزیرهای تان بگوید.

ک ش ب: وای رقم سوال مونی فقط بوگی ای خیلی سخت کار است. اونه چند تا از فامیل های خود ره و چند تا اندوال خو دوست خو را بالا کیده در یک چوکی میشنم ولی یک چوکی ره برای یک ادم خاص می مانم. امی وزرات زن و حقوق بشر ره یا در تلسی می دهم یا در ستاره حسن زاده. تا مردم ره کمی رقص نشو بیده .

خ: راستی حرف از زن و حقوق زن گفتید. در امی باره چی کار می کنید.

ک ش ب: او احمق مو امی تلسی ره امی پرینا ره امی قدر فیلمهای هندی امی قدر اهنگ های خارجی را برای چی پخش مونی. برای امزی که یا امی زن ها را ازادی بیدی. زن یا باید 24 ساعت در کنج خانه باشه و از خانه بیرون نشود صدای پای شی ره کسی نشنود یا کی رقم خارج واری باشه یا شور شور باشه یا تلخ تلخ.

خ: اگر خدای نکرده خدای نکره دیدید که برنده نمی شوید. چی کار می کنید.

ک ش ب: امی گیده سوال اسان پیدا نشد. تو فکر می کنی که امروز مه چی رقم ایقدر پیسه دار شدم. امروز می توانم در روز روشن تریاک ،مواد مخدر سودا کنه. و می توانی کسی که علیه مه اواز خو بلند کرد روز ره در سر شی شب کنم شب ره روز. دفعه پیش رای تمام اقوام خو جمع کردم در بهانه ای کی ثبت نام مونم بردم سودا کردم و ایم روز ای وضع ره دارم. ای دفعه اگر دیدم که رئیس جمهور نمی شوم. رای خو سودا مونه تا در اینده بتوانم سفارس دوستان، قومان و خود را کنم و با خیال راحت زندگی کنم.

خ: با تشکر از شما مه واقعا فهمیدم که چرا سر شما کچل شده. و واقعا کی شما نابغه هستین

ک ش ب: تشکر از خودتان

خ:اگر بیهوش نشده اید بفهمید که برنامه از مو در امینجی به پایان می رسه. خداحافظ تان تا مصاحبه با نامزد بعدی.

 

انتخاب ریاست جمهوری افغانستان

بسم الله الرحمن الرحیم

انتخاب ریاست جمهوری افغانستان

www.takven.blogfa.com

مراحل ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که شامل ثبت نام کردن نامزدهای انتخاباتی و رد صلاحیت و تایید صلاحیت نامزدها های افغانستان در حالی پشت سر گذاشت که این انتخابات به بهانه های زیاد از وقت مقرراش دیرتر برگزار می شود.

این در حالی است که 41 نامزد انتخاباتی تایید صلاحیت شده و تبلیغات انتخاباتی خود را اغاز کرده اند. اما انچه چالشهای که بر سر راه است به دو دسته تقسیم می شود:

1: رای

به دلیل کمبود بودجه انتخابات افغانی های مقیم خارج از کشور نمی توانند رای بدهند. همچنین به علت ناارامی در بخش از کشور برگزاری انتخابات در این بخش که زیر کنترل طالبان است در حاله ابهام قرار دارد. بر این اساس و باتوجه که تعداد زیادی از مردم افغانستان در کشورهای اطراف مهاجر است و حق رای دادن را ندارد و همچنین اگر انتخابات در مناطق که زیر تسلط طالبان است یا به اصطلاح دیگر که مناطق نا ارام افغانستان انتخابات بر گزار نشود بر این نتجیه می رسیم که بسیاری از مردم افغانستان به دلیل های مختلف نمی توانند رای بدهند. که از جمله برگزار نشدن انتخابات در کشور های خارج و نا ارامی می توان نام برد.

 

 اما چالش دوم انتخابات که مردم عادی و بسیاری از نامزدان از ان شکایت دارند به دو جبهه تقسیم می شود

1: شفافیت انخابات

2: موضع گیری نامزدها

شفافیت انتخابات:

بسیاری از نامزدان و حتی مردم عادی افغانستان بر این باوراند که انتخابات ریاست جمهوری دوره اول ریاست جمهوری افغانستان شفاف نبوده و در ان تقلب کاری شده است.این در حالی است که بسیاری از مردم بر این باوراند که حتی بسیاری از رای های مردم افغانستان از خارج کشور در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری حتی شمار نشده بود. امروزه یاس و ناامیدی در چهره بسیاری از مردم دیده می شود و بسیاری بر این باورند که نتیجه این انتخابات از قبل تعیین شده است.

بسیار از نامزد های انتخابات بر سر قدرت بودن رئیس جمهور کرزی را یک امر غیر قانونی دانسته و بر

شفافیت انتخابات شک و تردید دارند.

 

موضع گیری نامزدها:

شاید بزرگترین چالش انتخاباتی این باشد که بسیاری از نامزدان با ثبت نام کردن رای مردم را تقسیم و سپس با فروختن رای به کاندیدان مطرح از انتخابات کناره گیری می کند. این خبر وقتی مورد تایید قرار می گیرد و نگرانی از بابت ان افزایش می یابد که چندی پیش داکتر عبدالله عبدالله گفته بود که حامد کرزی از وی خواسته که به مبلغ پولی رای خود را به وی فروخته و از انتخابات  به نفع وی کناره گیری نماید.

این عمل به گفته سیاسون در دوره اول ریاست جمهوری نیز اتفاق افتاده بود و بسیاری از نامزدان با فروختن رای خود به نامزدان مطرح به نفع وی کناره گیری کرده بودند. اما انچه انگشت انتقاد بالا می شود به سوی حامد کرزی رئیس جمهور می رود و بسیاری بر این باورند که حامد کرزی در دوره اول ریاست جمهوری با دادن پول به نامزدان  از انها خواسته که به نفع وی کناره گیری نماید. و این نامزدان که در دوره اول به نفع اغای کرزی کناره گیری کردند. بعد ها در دوره اول ریاست جمهوری اغای کرزی سفارشات مختلف را برای خود، رفقا و اعضای خانواده ارایه کرده اند.

 

اما در کنار این همه انچه در لیست نامزدان دیده می شود بسیاری از انها در زمان گذشته دست شان به خون مردم افغانستان الوده است و در این بین تنها رمضان بشر دوست است که هیچ سابقه ی جنگی و فساد مالی ندارد. از بسیاری از کاندیدان به عنوان نقض کننده حقوق بشر و یا قاچاق مواد مخدور و یا داشتن فساد مالی یاد می شود.

با این همه باید دید که انتخابات افغانستان چگونه برگزار می شود و چه کسی رئیس جمهور می شود. آیا می توانیم بر صحت داشتن انتخابات باور کنیم ؟؟؟

 

اجساد 'پناهجویان افغان' در کویته یافت شد

اجساد 'پناهجویان افغان' در کویته یافت شد

انتقال قربانیان از درون کانتینر (عکس از سایت ارودی بی بی سی)

انتقال قربانیان از درون کانتینر

پلیس پاکستان می گوید اجساد چهل و چهار نفر را از درون یک کانتینر سربسته در مرز این کشور با ایران یافته است.

گفته شده که تعداد زیادی از این افراد شهروندان افغانستان بوده اند که قصد داشتن به شکل غیرقانونی از طریق پاکستان، به ایران بروند و به دلیل نرسیدن هوای کافی به آنان در درون کانتینر، جان داده اند.

گزارشها حاکیست که حدود چهل نفر دیگر نیز که در حالت بیهوشی قرار داشتند، از درون کانتینر بیرون کشیده شده و به بیمارستانها در شهر کویته پاکستان منتقل شده اند.

پلیس کویته می گوید این کانتینر را بدنبال گزارش مردم محل مبنی بر موجودیت دهها نفر در درون آن، باز کرد. پلیس تا حالا به ردیابی راننده کامیون حامل این کانتینر موفق نشده است.

یک مقام پاکستانی در کویته به بی بی سی گفت که این کانتینر از منطقه اسپین بولدک قندهار در جنوب افغانستان، به منطقه چمن در پاکستان آمده و قرار بود از طریق کویته، وارد ایران شود.

دولت افغانستان نسبت به این حادثه ابراز تاسف کرده و گفته است که وزارت خارجه این کشور با مقامات پاکستانی این حادثه را مورد بررسی دقیق قرار دهند.

تعداد زیادی از شهروندان افغان، عمدتا برای کاریابی به ایران می روند و بیشتر این افراد بدون داشتن ویزا و از راه های غیرقانونی تلاش می کنند وارد ایران شوند.

همه روزه دهها متقاضی ویزا در برابر سفارت ایران در کابل صف می کشند.

این افراد می گویند نا امنی در افغانستان و شرایط دشوار کاریابی، آنان را واداشته تا به ایران و پاکستان بروند. این درحالیست که سازمان ملل متحد و دولت افغانستان، طی سالهای اخیر تلاش کرده اند میلیونها پناهجوی این کشور را از کشورهای ایران و پاکستان به کشورشان بازگردانند.
این خبر چند روز پیش در صفحه های انترنیتی خبری پخش شد و به دنبال ان اقای کرزی رئیس جمهور افغانستان در اعلامیه ای از مردم افغانستان خواست که با قاچاقچیان انسان سفر نکنند . ولی اقای کرزی اولا اگر این بیچاره ها و ما بیچاره ها که سر و کار ما با شما خورده است اگر با قاچقچیان انسان سفر نکنیم ایا نان و لباس شما ما را میدهید .حکومت شما که از مرز چین و افغانستان گرفته تا بولدگ همه اش پولی است و باید به هر نیچه مامور و پلیس پول داد و دوما اگر کاری اداری داشته باشی تا پول از جیب مبارک بیرون نیاوری از بس پرونده در دفاتر شما می ماند که موش کاغذ های ان را می خورد. دوما با این همه کاری که در افغانستان است هیچ ادم عاقلی نباید این طور سفر کند زیرا یا همه روز را تریاک کشیده و در سایه خواب کنی یا در سر سرک ها به گدایی بنشینی و یا در ایستگاه و هتل ها و لب سرک نشته با یکدیگر مشغول کارکردن کامپیوتر مدرن و اخرین سیتم یعنی شیر و بز باشی و روز هزار بار باید دعا و اسفند دود کنیم تا کشته نشویم
چندی قبل اغای کرزی اعلان کرد که دارایی وی از چند هزار دالر نمی گذارد اغای کرزی شما حتما ما را دیوانه خیال کردید کدام ادم باور می کند که خوش تیپ ترین رئیس جمهور دنیا با ان همه موتر مدل بالا که حتی وزیران بسیاری از کشورهای اروپایی چنان ماشین ندارد و بادگارد خارجی دارایی شما از ده هزار دالر زیاد نمی باشد. معاون و وزیران تان که تا پیش از حکومت چیزی نداشتن امروز هر کدام هوتل پنچ ستاره و فروشگاه و مارکیت اخرین مدرن را در کابل که سرک پخته ندارد می سازد پس حتما در کابل اینقدر ارزانی است که چند هوتل مدرن را با قیمت کمتر از ده هزار دالر ساخت. در حالی که دنیا و عالم می فهمد که هر کدام حالا میلیونر تاریخ افغانستان و شاید اسیا باشید
بغیر از این واقعه ایا شما به فکر افغان های بیچاره و بدبخت که در هر گشور می روند هزار رنج می کشد و نزدیکترین اش در ایران هر باری که از ایران برای ما تحفه دیوانه و معتاد روانه می کند هیچ عکس العمل نشان نداده یادم هست که هر بار ایرانی ها در ان هوای سرد زمستان مسافران را بیرون می کرد شما با چند جلسه و احضار و وقت گذری در پارلمان مردم را بازی می دادید تا سال اینده و سال اینده هم همان کارها پس اگر شما که رئیس جمهور و وزیران کشور ما هستید غم مار نخورید ایا ما شکم خود را گرفته در افغانستان شسته و از شدت گرسنگی جان خود را از دست دهیم شما کی نمی تواند شغل برای ما درست کنید شما که از اینطرف طالبان ما را می کشد و از ان طرف نیروهای خارجی ایا باز هم توقع دارید که ما دست در دست گذاشته و بازی های شما را ببینم و مرگ و میر فرزندان و خانواده خود را از شدت گرسنگی ببینم یا خود را در اینگونه راه ها انداخته و برویم سوی کار اگر به مقصد رسیدیم که فرزندان و خانواده خود را از مرگ نجات می دهیم و اگر نرسیدم حداقل شرمنده خانواده خود نیستم و در ان دنیا روی داریم که بگویم ما بخاطر شما و به پر کردن شکم شما زندگی خود را از فدا کردیم و از گدای کردن بهتر است
دوست من می گوید که همدردی کردن و معذرت خواستن با زبان هیچ دردی را دوا نمی کند و اگر می خواهی واقعا و صادقانه معذرت بخواهی کار کن که انها را از مرگ نجات دهی شما هم اگر واقعا می خواهید هموطنان تان را اینگونه نبیند پس کاری کنید که انها دیگر به گشوری دیگر مسافرت نکند

انجمن فرهنگی تکوین

با عرض سلام و خسته نباشی خدمت خوانندگان محترم این ویبلاگ

این ویبلاگ شماره ۲ انجمن فرهنگی تکوین می باشد که در این ویبلاگ بیشتر مقالات و اخبار علمی و زندگینامه اشخاص معروف را می گذاریم دوستان عزیز شما برای خواندن مطالب متنوع درباره افغانستان و هزاره ها و استاد شهید عبدالعلی مزاری و همچنان عکس ها به ویبلاگ شماره ۱ انجمن فرهنگی تکوین که با این ادرس است مراجعه نمایید

www.takven.page.tl

و همچنان نظرات و انتقادات و پیشنهادات شما را خواهانیم

با تشکر انجمن فرهنگی تکوین